58و روايات گروه دوم دلالت بر اين دارند كه اگر فرد مشعر را تا زمان طلوع خورشيد درك نكند حجى براى او نيست.
ترجيح در اينجا با روايات گروه دوم است؛ زيرا با اطلاق آيه موافقت دارد و به همين خاطر است كه مشهور بر اين قول هستند كه وقوف اضطرارى در مزدلفه براى تمام و كامل بودن حج كفايت نمىكند. 1
البته مرحوم آيت الله خويى ميان اين دو دسته از روايات جمع كرده، مىفرمايند: «بعد از تأمل در روايات، روشن مىشود كه هيچ تعارضى ميان آنها نيست؛ زيرا هر يك از اين دو گروه از روايات اعتبارش به خاطر اين است كه مشمول قول معصوم (ع) (مَن أدرك) است و به عبارتى اعتبار شمولش قول معصوم است. 2
گروهى از روايات حاكى از اين است كه وقوف مطلقاً بايد تا زمان طلوع خورشيد باشد، حتى براى كسى كه معذور است و روايات گروه ديگر گوياى آن است كه وقوف تا زوال خورشيد روز عيد قربان كفايت مىكند. ظاهراً در اينجا تعارض وجود دارد ليكن گروهى از همين احاديث در بين هر دو دسته دلالت ميكند بر امتداد وقوف تا زوال خورشيد براى فرد معذور و غيرمتمكن كه اين روايات در حقيقت شاهد بر جمع بين دو گروه روايات است. با حمل كردن روايات گروه اول بر اين كه وقوف تا زمان طلوع خورشيد براى شخص غير معذور است و حمل كردن روايات دستۀ دوم بر اين كه امتداد وقوف تا زوال خورشيد روز عيد براى افراد معذور و غير متمكن باشد، مىتوان گفت روايات در حقيقت سه گروه هستند.
گروه اول؛ رواياتى كه بر امتداد وقوف تا زمان طلوع خورشيد دلالت مىكند مطلقاً مثل صحيحۀ حلبى كه پيشتر ذكر شد.
گروه دوم؛ رواياتى كه اطلاق آن بر امتداد وقوف تا زمان زوال خورشيد روز عيد دلالت مىكند مثل صحيحۀ جميل كه گذشت.
گروه سوم؛ رواياتى كه بر امتداد وقوف تا زمان زوال خورشيد براى افراد معذور دلالت مىكند كه در چند سطر بعد ذكر خواهيم كرد.
روايات گروه سوم در حقيقت دليلى است بر جمع روايات گروه اول و دوم و به كمك اين گروه از روايات مىتوان عدم تعارض روايات گروه اول و دوم را اثبات كرد.