15
* «فَبَلَغَ اللَّهُ بِكَ أَفْضَلَ شَرَفِ مَحَلِّ الْمُكْرَمِينَ. . .»
با توجه به اوصافى كه از پيامبر (ص) ياد كرديم كه در عبادت و مداومت برآن، تا سرحد يقين و مرگ پايدار بود و با حكمت و منطق و جدالِ احسن، پيامِ حق را به خلق رساند و مخالفان را مجاب كرد و اداى امانت الهى نمود و با مؤمنان و دوستان مهربانى و با كافران و معاندان، درشتى كرد و. . . اكنون «زائرى» كه چنين تصويرى از آن حضرت دارد، چه جايگاه و مقام و منزلتى براى او درخواست كند كه شايسته و بايستهاش باشد؟
در ادعيۀ تعليمى آموزگاران و امامان هادى اين نيازها را تأمين كردهاند كه چگونه مدح كنيم و چگونه درخواست كنيم و از خداوند بخواهيم كه پيامبرخدا را در برترين جايگاه اهل كرامت قرار دهد.
از جمله اوصافى كه در قرآن براى پيامبر ذكر شده، «كريم» است، (
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ) 1يعنى بندهنواز، كسى كه به سهولت و آسانى بخشنده است و بدون عوض، به ديگرى سود مىرساند. پس كرم فايده رساندن بدون عوض است و كسى كه مالى به كسى ببخشد جهت جلب سود يا دفع ضرر، كريم نيست و كرم حقتعالى از اين قبيل نيست؛ چرا كه او بى نياز و غنى است.
علاوه بر اين، بايد كريم داراى اوصاف كمال و انواع خير؛ مانند شرف و فضليت باشد تا بتوان به او كريم گفت، زيرا يوسف (ع) كه به شرف نبوت و به فضيلت عدل و علم و رياست دنيا رسيده بود، چون فعل «كَرَم» از او سرزد، به او «كريم» گفتند.
و اينكه خداوند پيامبر را به «كريم» توصيف كرده؛ ( إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ) مسلمانان نيز او را «رسول كريم» خوانند؛ چون داراى مكارم و مح-اسن اخلاق بود كه آن ده ويژگى است:
1. يقي-ن 2. قناعت 3. صبر 4. شكر 5. حلم 6. حسن خلق 7. سخاوت 8. غي-رت 9. شجاع-ت 10. مروت 2و به جهت اين اوصاف است كه او را به كرامت ستودهاند.
اگر ما در زيارت، چنان مقامى را براى پيامبر تقاضا مىكنيم، براى اين است كه تناسب ميان آن اوصاف و چنين جايگاهى وجود دارد. پس به يقين خداوند در قيامت با فضل و كرمش با اهل قيامت رفتار مىكند و طبيعى است كه كرامت او نسبت به اهل كرامت افزون باشد و چون پيامبر افضل اهل كرامت است، پس رب كريم به پيامبر كريم اشرف محل اهل كرامت را عطا خواد كرد. و «زائر» نيز به حسب وظيفه درخواست رفعت مقام و زيادى درجات و افضل مقامات را براى پيامبر مىنمايد.