13حاوى سفارشها و پيامها و دستور العملهاى مهمى است كه آن حضرت بعد از هر فرازى از كلام خود، از مردم مىپرسيدند: «آيا من ابلاغ رسالت كردم؟» و مردم پاسخ مىدادند: «ما گواهى مىدهيم كه تو پيام الهى را رساندى و امانت او را ادا كردى و خير خواه امت بودى» . آنگاه حضرت محمد در حالى كه انگشت خود را به سوى آسمان بلند كرده بود، از مردم خواست كسانى كه حاضرند به كسانى كه غايباند برسانند.
يعقوبى در كتاب تاريخش ده فراز از خطبۀ پيامبر در عرفات را نقل مىكند كه آن حضرت در پايان هر فرازى مىفرمود:
«أَلاَ هَلْ بَلَّغْتُ؟ قَالُوا: نَعَمْ، قَالَ: اللَّهُمَّ اشْهَدْ» . 1
وبنابراين ، زائر قبر پيامبر در اين فراز از زيارت همان گواهى را مىدهد كه پيامبر از اصحاب خود درخواست كرده بود و ما نيز چون اصحاب پيامبر اسلام خطاب به او مىگوييم:
گواهى مىدهيم كه شما پيامهاى پروردگارت را ابلاغ كردى. اميد است كه پيامبر نيز خدا را به اين گواهى شاهد بگيرد و بگويد
«اللَّهُمَّ اشْهَدْ» ، چنان كه خدا را برگفتۀ اصحاب و ياران شاهد گرفت.
* «وَ نَصَحْتَ لأُمَّتِكَ. . .»
نصيحت در لغت به معناى خلوص و در اصطلاح عبارت است از اراده و آهنگ خير و نيكى براى شخص نصيحت شونده. از اين معنا، با كلمهاى جز «نصيحت» نمىشود تعبير كرد. بنابراين، نصيحت فراخوندن شخص است به آنچه در آن صلاح و رستگارى باشد و بازداشتن او است از هر چه در آن فساد و تباهى باشد.
و نصيحت پيامبر (ص) همان انذار و تبشير است كه مردم را به طاعت خدا نزديك و از معصيت او دور كند و اين براساس آگاهى و علمى است كه پيامبر از آغاز و انجام خلقت دارد و قوانين تكوينى و تشريعى حاكم برجهان و اعمال انسان را مىداند و لذا خبر مىدهد از نتايج اعمال و خير و شرّ آن و بر حذر مىدارد از سرانجام شر و ترغيب و تشويق مىكند به امور خير. . .
به هرحال سنن و قوانين جارى، حق را در دنيا و آخرت از ثواب و عقاب و پىآمدهاى اطاعت و عصيان از خشنودى و خشم و نعمتها و عذاب او و عكسالعمل رفتار انسان را بازگو مىكند، لذا در زيارت پيامبر (ص) مىگوييم: «گواهى مىدهم كه نصيحت امت كردى و دلسوزى، انذار و تبشير نمودى.»