30شيخ طوسى و ابن ادريس اضطرار را در ضرر عظيم مىبيند؛
«وَ لاَ يَجُوزُ لِلمُحرِمِ أَن يُظَلِّلَ عَلَى نَفسِهِ إِلاَّ إِذَا خَافَ الضَّرَر العَظِيم» . 1
براى محرم استظلال جايز نيست مگر آنكه از خسارت و ضرر بزرگى بترسد.
شبيه همين ادبيات را ابن ادريس دركتاب سرائر دارد. 2
علامه شيخ حسن نجفى: «نعم، لو اضطرّ لم يحرم بلا خلاف أجده فيه، بل الإجماع بقسميه عليه و هو الحجّة» ؛ 3«آرى، اگر به استظلال اضطرار پيدا كند، حرام نيست. خلافى در آن نديدم. بلكه اجماع به هر دو قسم؛ محصّل و منقول وجود دارد وحجت است.»
امام خمينى (قدس سره) : در صورت وجود عذر - مثل شدت گرما يا شدت سرما يا بارندگى - استظلال جايز است، ولى كفّاره دارد. 4
آيت الله خامنه اى: سايه بر سر قرار دادن در حال طى منزل، به علت عذرى مانند شدت گرما يا سرما يا بارندگى و يا نبودن وسيلۀ نقليۀ بدون سقف، جايز است ولى كفاره ساقط نمىشود. 5
روايات باب:
علاوه بر دليل اجماعى، كه صاحب جواهر به آن اشاره داشت (بل الاجماع بقسميه عليه) ، روايات فراوانى بر اين مسأله دلالت مىكند:
1. «عَبْد الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ (ع) عَنِ الرَّجُلِ الْمُحْرِمِ وَ كَانَ إِذَا أَصَابَتْهُ الشَّمْسُ شَقَّ عَلَيْهِ وَ صُدِّعَ فَيَسْتَتِرُ مِنْهَا؟ فَقَالَ هُوَ أَعْلَمُ بِنَفْسِهِ إِذَا عَلِمَ أَنَّهُ لاَ يَسْتَطِيعُ أَنْ تُصِيبَهُ الشَّمْسُ فَلْيَسْتَظِلَّ مِنْهَا» . 6
«عَبْد الرَّحْمَنِ بْنِ حَجَّاج مى گويد: از ابو الحسن موسى بن جعفر (عليهماالسلام) اين سؤال را كردم: مرد محرمى هنگامى كه خورشيد به او مى تابد به مشقت مى افتد و سر درد مى گيرد، (تكليف او چيست؟) امام (ع) فرمود: او به حال خويش داناتر است. وقتى مى داند كه تحمل تابش خورشيد را ندارد پس استظلال كند.»