83تَغْرُبَ إِلاَّ غَرَبَتْ بِذُنُوبِهِ حَتَّى يَعُودَ كَمَا وَلَدَتْهُ أُمُّه» . 1«از جابر نقل است كه گويد: پيامبرخدا (ص) فرمود: محرمى كه تا غروب در زير تيغ آفتاب بوده، گناهانش نيز غروب مى كند و ريخته مى شود، گويا تازه از مادر متولد شده است.»
بيهقى علاوه بر حمل دو روايت آخر بر «استحباب استظلال» ، سند روايت جابر را نيز ضعيف ميشمرد.
و دو روايت قبلى نيز به عمل بلال و عمر اشاره دارند.
فروعات:
فرع اول؛ استظلال از جانبين
آيا استظلال از جانبين (يعنى آنگاه كه خورشيد عمودى نتابد، بلكه تابش به صورت افقى باشد؛ مانند عصر يا صبح) جايز است؟
پاسخ: در استظلال، فرقى ميان تابش عمودى و افقى خورشيد نيست؛ زيرا در هر صورت خورشيد به سر ميتابد. فقها بر اين مسأله فتوا دادهاند.
امام خمينى (قدس سره) در استظلال، فرقى بين سايۀ حاصل از تابش عمودى يا مايلِ خورشيد نيست. 2آيت الله بهجت: احوط ترك سايه انداختن از آفتاب است، اگرچه منحرف از بالاى سر باشد با چيزى كه در سر ممنوع است. 3دليلش نيز اطلاق روايات است وجانبين استثنا نشده است؛ مثلاً روايات اضحا، بهويژه رواياتى كه مى فرمود: «تغرب بذنوب المحرمين» ، ظهور اضحا تا غروب خورشيد است.
فرع دوم؛ استظلال بر بدن
ازملاكهاى حرمت استظلال، سايه گرفتن بر سر است، نه سايه گرفتن بر بدن، لذا ميتوان گفت: سايه گرفتن بر بدن منعى ندارد و بر آن استظلال صدق نميكند. از اين رو،