17صدور روايات، امرى متداول بوده و رواياتى در اين زمينه داريم كه در فصل اول مطرح شده است. 1
در برخى روايات، با واژۀ «ظلال» آمده كه داراى معناى سايبان است 2و امام (عليه السلام) بهطور مطلق فرمودهاند: «ايجاد سايبان نكن» و طبق بيان فقها 3اين كلمه صرفاً وجود شأنى است؛ يعنى ظلال وسيلهاى است كه ساخته شده براى ايجاد سايه و حتى زمانى كه سايه زمينۀ تحقّق ندارد؛ مانند شبهاى ظلمانى، باز به اين وسيله سايبان گفته مىشود؛ مثلاً كشاورزان در مزرعه براى خود سايبانى نصب مىكنند. پس اگر از ايشان بپرسى شب كجا بوديد؟ پاسخ مىدهند در سايبان.
دليل دوم:
در رواياتى، افزون بر اينكه استظلال در برابر خورشيد حرام شمرده شده، استظلال در برابر سرما و باران و مريضى و غيره نيز حرام دانسته شده است و همچنين در روايت آمده است: در صورت ضرورت، گرچه حرام نيست، اما موجب كفاره است؛ مانند:
برخى از اصحاب، از احمد بن محمد و او از عثمان بن عيساى كلابى نقل كرده اند كه گفت:
«قُلْتُ لأَبِيالْحَسَنِ الأَوَّلِ (عليه السلام) : إِنَّ عَلِيَّبْنَ شِهَابٍ يَشْكُو رَأْسَهُ وَ الْبَرْدُ شَدِيدٌ وَيُرِيدُ أَنْ يُحْرِمَ، فَقَالَ: إِنْ كَانَ كَمَا زَعَمَ فَلْيُظَلِّلْ وَ أَمَّا أَنْتَ فَاضْحَ لِمَنْ أَحْرَمْتَ لَهُ» . 4
«به امام كاظم (عليه السلام) گفتم: على بن شهاب از سر دردش شكوه دارد و هوا بسيار سرد است و مىخواهد مُحرِم شود، چه كند؟ حضرت فرمود: اگر گمان و پندار او اين است، پس سايبان بزند، ولى تو خود را براى كسى كه احرامت براى اوست، آشكار ساز و بى سايبان باش.»