16
چگونگى استدلال به روايات:
نكتهاى كه بايد توجه جدى به آن شود اين استكه: در روايات جملهاى صريح در اصل حرمت استظلال نداريم تا بحث كنيم كه اطلاق و عموم چگونه است؛ مثلاً در روايات نداريم «الاستظلال حرامٌ » بلكه اين جمله را از مجموع روايات استقصا مىكنيم؛ يعنى وقتى مىبينيم سؤال كنندگان اصل حرمت را مفروض گرفته و تنها از موارد فرار حكم سؤال مىكنند، پى به اين جمله مىبريم و مىفهميم كه اصل استظلال حرام بوده است.
نكتۀ قابل ملاحظۀ ديگر كه در اين بحث وجود دارد، اين استكه بيشتر مخالفان قائلاند در واقع عمومى نيست، نه اينكه عموم باشد و تخصيص بخورد و در اصطلاح گفته مىشود: شب تخصّصاً خارج است، ولى چنانچه اين عموم اثبات شود، هيچ مخصصى ندارد. پس در صورت اثبات عموم، ديگر جاى هيچ بحثى باقى نمىماند.
اثبات عموميت حكم استظلال:
دليل اول:
احاديث و رواياتى وجود دارد كه از سوار شدن در قبه 1و كنيسة 2سقف دار و همچنين از ايجاد سايبان در حال حركت و سير نهى كرده است. اگر به اين روايات توجه شود، مىتوان عموم را اثبات كرد؛ مانند:
«مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا: قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يَرْكَبُ الْقُبَّةَ فَقَالَ لا قُلْتُ فَالْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَةُ قَالَ نَعَمْ» . 3
«. . . محمد بن مسلم گويد: از امام باقر يا صادق (عليهم السلام) پرسيدم: محرم مى تواند سوار قبه شود؟ حضرت فرمود: نه. گفتم: زن مُحرم چطور؟ فرمود: مىتواند.»
و روايات ديگرى 4كه در آن، امام (عليه السلام) (به طور مطلق) فرمودند: سوار چنين وسيلهاى نشويد. روشن است كه اگر تفاوتى ميان شب و روز بود، لا اقل در لابلاى روايات اشارهاى مىشد كه: اگر شب حركت كرديد، سوار شويد. به خصوص كه حركت در شب، در زمان