11و كتاب الغيبۀ شيخ طوسى به سند:
«أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ الْقُمِّيِّ قَالَ وَجَدْتُ بِخَطِّ أَحْمَدَبْنِ إِبْرَاهِيمَ النَّوْبَخْتِيِّ وَ إِمْلاءِ أَبِي الْقَاسِمِ الْحُسَيْنِ بْنِ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ. . .» . 1
سند «احتجاج» از سوى فقها مورد پذيرش واقع نشده و سند «غيبۀ شيخ طوسى» هم به دليل مرسله و ناشناخته بودنِ احمد بن ابراهيم نوبختى، طرح شده است. 2
اما از سند غيبۀ شيخ طوسى دفاع شده؛ زيرا مرسله بودن در سند شيخ بهخاطر «أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ» است و ارسال اين چنينى در سند شيخ مضر نيست و «احمد بن ابراهيم نوبختى» به فرض ناشناخته بودن، اولاً ربطى به سند ندارد و فقط به عنوان يك نويسنده است و ثانياً جناب «حسين بن روح» كه از نواب خاص امام زمان (عج) است، مسلماً فرد فاسقى را بهعنوان نويسنده انتخاب نمىكند 3و مطلبى كه باعث قوت سند مىشود، تعبير « محمد بن احمد بن داود قمى» استكه يكى از اجلّه و بزرگان مىباشد. ايشان به ضرس قاطع و از روى يقين مىفرمايد: «يافتم!» و اين خود دليل محكم بودنِ سند است.
و لذا برخى از فقها فرمودهاند: بعد از آنكه مُحرِم به منزل رسيد و لو در محلههاى جديدِ مكه كه از مسجد الحرام دورند، مىتواند براى رفتن به مسجد الحرام سوار ماشينهاى سقف دار شود يا زير سايه برود. 4
4. آيا در زمان صدور روايات، مسافرت در شب معمول و مرسوم بود؟
اين پرسش از آنرو مهم است كه برخى بر اين باورند كه در زمان صدور رواياتِ حرمت استظلال، مسافرت در شب معمول نبوده، بنابراين، موضوع استظلال در شب منتفى است. در حالى كه حركت در شب، در زمانهاى گذشته رواج داشته است؛ بهخصوص در مناطق گرمسير، مانند عربستان. در مورد حركت در شب، رواياتى نيز داريم و صاحب وسائل بابى را به اين مسأله اختصاص دادهاند؛ مانند
«بَابُ اسْتِحْبَابِ السَّيْرِ فِي آخِرِ اللَّيْلِ أَوْ فِي الْغَدَاةِ وَ الْعَشِيِّ وَ كَرَاهَةِ السَّيْرِ فِي أَوَّلِ اللَّيْلِ» 5كه به دو روايتِ آن اشاره مىشود:
* «عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ النَّوْفَلِيِّ، عَنِ السَّكُونِيِّ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلَيْكُمْ بِالسَّفَرِ بِاللَّيْلِ فَإِنَّ الأَرْضَ تُطْوَى بِاللَّيْل» . 6