34البته لازم است به اين نكته اشاره كنيم كه اگر «وجوب اتمام» در كنار «وجوب قصر» محتمل باشد، اين بيان اساسى ندارد و مقتضاى احتياط، جمع بين قصر و اتمام است.
اصل استصحاب
مرحوم وحيد بهبهانى ضمن توضيح ادلّۀ قائلين به قصر، به اصل استصحاب اشاره مىكند و مى گويد: «مسافر پيش از رسيدن به اين اماكن، مكلف بود نمازش را قصر بخواند؛ در نتيجه، بعد از رسيدن نيز تكليفش همان است.»119
توضيح: مسافر پيش از آنكه به اين اماكن شريف برسد، نمازش را شكسته مىخواند؛ حال بعد از رسيدن شك مىكند كه آيا واجب است نماز را قصر بخواند يا آنكه ميان قصر و اتمام مخيّر است؟ در اينصورت، با توجه به يقين سابق و شك لاحق و تماميت اركان استصحاب، اين اصل جارى خواهد بود.
اشكال: به نظر مىرسد از ميان اركان استصحاب (يقين سابق و شك لاحق وحدت متعلّق يقين و شك اجتماع يقين و شك در زمان واحد نزد مستصحب تعدد زمان متيقّن و مشكوك تقدّم زمانى متيقّن بر مشكوك) ، ركن «وحدت متعلّق يقين و شك» در اينجا تمام نباشد؛ چرا كه يقين سابق بهكيفيت نماز درغير اين اماكن تعلّق گرفته، درحالىكه شك متعلّق بهكيفيت نماز در اين اماكن است.
پاسخ اشكال:
مسافر يقين به وجوب قصر دارد منتها شك مىكند كه آيا وجوب قصر مبدّل به وجوب تخييرى شده است يا نه؟ استصحاب بقاى وجوب قصر مىكند؛ مكان كه مدخليتى در وجوب قصر ندارد.
رد پاسخ
اصولاً شك در مدخليت مكان، سبب شده است كه مسافر در اين اماكن متحيّرگردد كه آيا قصر بر او واجب است يا مخير است بين قصر و اتمام؟ بنابراين، به نظر مىرسد همين احتمالِ مدخليت در عدم وحدت متعلّق يقين و شك، كافى است.
بخش دوم: قول به وجوب اتمام و ادلۀ آن
ازكسانىكه قائل به وجوب اتمام در اماكن چهارگانه هستند، مرحومان سيد مرتضى120 و ابن جنيد121 مى باشند.
صاحب حدائق،122 صاحب رياض،123 وحيد بهبهانى124 و خوئى125 4 كلامِ حكايت شده از سيد مرتضى و ابن جنيد را ظاهر در منع قصر و تعيّنِ اتمام در اين اماكن مىدانند.
اشكال به ظهور كلام ايشان در منع قصر
صاحب جواهر بعد از اينكه ظاهر كلامِ حكايت شده از سيد مرتضى و ابن جنيد را تعيّن اتمام دانسته، مىگويد: «امكان دارد كه مراد اين دو بزگوار، نفى تحتّم (حتميّت) تقصير باشد؛ همانگونه كه شهيد126 نيز چنين احتمال داده است؛ بلكه آنچه اين احتمال را تأييد مىكند عبارت است از:
1. بعضى از فقها، تنها رأى مخالف در اين مسأله را، رأى مرحوم صدوق مى دانند.127
2. علامۀ حلّى در مختلف الشيعه،128 رأى مختار شيخ، سيد مرتضى، ابن جنيد، ابن ادريس و ابن حمزه را استحباب اتمام مىداند.129
3. محقّق حلّى در معتبر130 و علامه در منتهى131 تصريح كردهاند كه فقهاى سه گانه (شيخ طوسى، شيخ مفيد و سيد مرتضى) و پيروان ايشان (ابن جنيد و ابن حمزه) نظريه به استحباب اتمام در اين اماكن دادهاند و تنها اختلاف در تعميم حكم از حائر حسينى به ديگر مشاهد شريف مىباشد.»132
مرحوم نراقى و بحرانى نيز بهگونهاى اين اشكال را مطرح كردهاند.133
ادلۀ قائلين به وجوب اتمام در اماكن چهارگانه
* دليل نخست: