21
«وَ لْيكُنْ فِيمَا تَقُولُهُ اللَّهُمَّ إِنِّي عَبْدُكَ فَلاَ تَجْعَلْنِي مِنْ أَخْيبِ وَفْدِكَ وَ ارْحَمْ مَسِيرِي إِلَيكَ مِنَ الْفَجِّ الْعَمِيق» .16
«پيوسته بگو: خدايا! من عبد تو هستم. پس از نا اميدترين اين جماعت و كم بهرهترين شان قرارم مده. خدايا! خائب و حاجت نگرفته نباشم. پروردگارا! به من كه از راه دور آمدهام، رحم، شفقت و ملاطفت فرما!»
به يقين آنانكه خداوند منت نهاده و امكان عشق ورزى به ذات خويش را ارزانيشان كرده، حتى لحظهاى از مناجات و زمزمۀ محبتآميز با او را به هستى دنيا نميفروشند.
افلح، غلام امام جواد (ع) در بارۀ حالات معنوى آن حضرت، هنگام ورود به مسجد الحرام ميگويد: با حضرت براى انجام حج به مكه رفتيم. پس آنگاه كه داخل مسجد الحرام شديم، امام (ع) در حال ذكر و مناجات بودند، لحظهايكه چشمش به بيتالله الحرام افتاد، با صداى بلند گريست؛ بهطورى كه مردم را متوجه خود ميكرد. عرض كردم: مولاى من! پدر و مادرم به فدايت. آرامتر، وقتى صدايت را بلند ميكنى مردم متوجه تو ميشوند! حضرت فرمودند: واى بر تو! چرا گريه نكنم؟ شايد از جانب صاحب اين خانه بر من نظر رحمتى شود و موجب فوز و رستگارىام گردد.
امام (ع) طواف كردند و براى نماز طواف، پشت مقام ابراهيم (ع) ايستادند و سرانجام سر برسجده نهادند. آنگاه كه سر از سجده برداشتند، ديدم محلّ سجدهاش از اشك چشمانش خيس شده است. 17
چنانكه در مثنوى آمده:
تا نگريد طفلك حلوا فروش
آرى، نشانۀ حج توأم با اشتياق وتوجه به خدا اين استكه زائر بيت الله احساس لذت و حلاوت وسهولت در انجام اعمال حج ميكند، بهخلاف حج توأم با غفلت ونسيان ياد خدا كه علامتش احساس مرارت و شدت در سفر حج است.
حضرت موسى (ع) دركوه طور، در انتظار شنيدن كلام حق و در شوق مناجات با خدا چنان بودكه چهل شبانه روزفكر طعام وآبرا از خاطر برده بود، اين حال وهواى خوش، نتيجۀ عشق وشوق به خداستكه قلب بهطور كامل در اختيار توجه به خدا قرار ميگيرد.15
راوى (يحيى الكاهلى) گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه در يادآورى حج ميفرمود: تا آنجا كه توان دارى، هرگز خودت را از آمدن به حج محروم نكن؛ آيا نمى بينيكه در اينجا حال و هواى خوشى دارى؟ بهطوريكه با سر و وضع ژوليده و غبار آلودى و پوست بر بدنت جمع شده و ميلرزد و از توجه و نگاه كردن به زنان خود دارى ميكنى؛ آنچنانكه گويى در اثر تشرف بهپيشگاه الهى از خود بيخود و مبهوت گشتهاى و به غير از پروردگارت و حلاوت مناجات با او به هيچ چيز ديگر توجه ندارى. 18
4. حج و مال نا مشروع
مال دنياكه از راه حلال و بى شبههبه دست آيد و مصرف در عبادات مالى وكسب آخرت شود، بهترين مالها است.
در روايتى از امام موسى كاظم (ع) نقل است كه: اطيب اموال خود را در سه مورد به مصرف رسانيد؛ الف) مهريۀ زنان ب) انجام حَجّة الاسلام ج) تهيۀ كفن. 19
حج عبادتىاست هزينهبر كه نياز به انفاقات مالى دارد و از اين رو، آن را در رديف عبادات مالى ديگر؛ مانند زكات، خمس و انفاقات مستحبى شمردهاند.
اين ويژگى در حج اقتضا ميكند هزينههايى كه در راه تحقق اين عبادت صورت مىگيرد، همگى از يك منبع مالى حلال و بى شبهه است و فقط در اين صورت است كه در پاسخ
«لَبَّيك، اَلَّلهُمَّ لَبَّيك» او، نداى
«لَبَّيكَ وَ سَعدَيك» ميشنود، اما كسيكه حجش با مال غير طيبباشد، پاسخى جز
«لاَ لَبَّيكَ وَ لاَ سَعدَيك» نخواهد شنيد و با