22حجى مردود برخواهد گشت.
امام باقر (ع) ميفرمايد: «امواليكه از طريق كسبهاى حرام؛ مانند غش در معامله، ربا، خيانت و يا سرقت به دست آيد، نميتوان از آن زكات و صدقه داد و يا در راه حج و عمره صرف كرد؛ صرف آن در چنين امورى، نزد خدا به اندازۀ پرِ پشهاى ارزش ندارد و اين اموال كه از حرام به دست آمده، علاوه بر اينكه خود معصيت بزرگى است، هر چه در آن تصرف شود، معصيت روى معصيت است.» 20
مراجع عظام تقليد، در مورد پولهاييكه در راه حج؛ مانند ثبت نام، لباس احرام، قربانى و. . . هزينه ميشود، دستور به لزوم حسابرسى و تخميس قبل از سفر حجميدهند.
5. حجّ همراهباكبر و غرور
از امام صادق (ع) نقل است كه فرمود: «كسيكه قصد تشرّف به بيت الله الحرام؛ براى گزاردن حج يا عمره دارد، اگر با دورى از كبر و خود بزرگ بينى باشد، از گناهان گذشته پاك ميشود؛ مانند روزيكه از مادر زاده شده است. بزرگ پنداشتنِ خود، جهل به حق و خرده گرفتن بر اهل حق است. هركس چنين كند، منازعه و مجادله با خدا كرده است.» 21
تكبر و خود بزرگ بينى؛ نسبت به خداى سبحان باشد (كه أدنى الإلحاد است) و يا تكبر به مردم (كه «لاَ يعْرِفْ لأَحَدٍ الْفَضْل») ، از بدترين رذايل اخلاقى استو موجب آسيب ديدگى اعمال حج ميشود؛ چرا كه در حج روح بندگى وشكستگى نفس نهفته است.
روشن است كه يكى از حكمتها و اسرار حج، تعيين عيار بندگى و تسليم حاجى است. بايد واقعاً عبد اللهو بندۀ خدا باشى تا آنگاه كه در مقابل باب بيت الله الحرام ايستادهاى بگويى:
«سَيدِي! عَبْدُكَ بِبَابِك» وبلكه بگويى: بندۀ كوچك و ذليلى هستم در پيشگاه تو؛
«عُبَيدُكَ بِفِنَائِكَ، فَقِيرُكَ نَزَلَ بِسَاحَتِك» . بلكه امام سجاد (ع) گفت:
«وَ أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ اْلأَقَلِّينَ، وَ أَذَلُّ اْلأَذَلِّينَ، وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا» .22
آرى، حاجى بايد اثبات كند كه عبد الله است نه عبد الهوى و الدنيا و بايد عبد بود تابه حريم كبريايى مولا راه يافت.
6. سستى و كاهلى در طول سفر حج
پيامبرخدا (ص) در وصايا و سفارشهاى خود به امير مومنان (ع) ميفرمايند: «آفَةُ الْعِبَادَةِ الْفَتْرَة» .23 واژۀ «فَتْرَة» به معناىسستى و بيحالى بعد از شور و نشاط است و نيز احساس ضعف روحى و كم همتى بعد از قوت اراده و پايدارى را «فَتْرَة» گويند. در اين حديث نبوى، از آن به عنوان «آفتعبادات» ياد شده است.
ديده ميشود برخى از افراد كه رنج سفرِ حج را بر خود هموار ميكنند، به اعمال ظاهرى و صورى و چند طواف مستحبى دلخوش ميشوند و به همين مقدار از اعمال قناعت ميكنند و ازباقىماندۀ سفرخود غافل ميشوند و و از فرصتهاى ارزشمندشان بهرهاى نميبرند وآنرا در پرسه زدن درخيابانها و مغازهها و بازار و يا با گفتگوهاى لهو و سرگرم كننده ميگذرانند. در حالى كه بايد حضور در اين مشاهد مشرفه را توفيقى بزرگ براى خود بشمارند و در اين انديشه باشند كه ممكن است ديگر توفيق حضور در اين سرزمين را نيابند.
امير مومنان (ع) ميفرمايد:
«اْلإِعْجَابُ يَمْنَعُ مِنَ اْلازْدِيَادِ» . 24
سوتيتر:
انقياد و تسليم در حج و مطيع اوامر الهى بودن، نوعى آزمايش است و بدينوسيله آنان كه پايبند به قوانين و دستورات دينو احكام حج نيستند، از همديگر تميز داده ميشوند؛ زيرا آنانكه در قلبشان مرض و نفاق ريشه دوانيده، اگر چه با جماعت مسلمانان در اعمال حج شركت كردهاند، ليكن چون در باطن بصيرتى ندارند، بى مبالاتى در انجام احكام حجمينمايند و اين اعمال را بى معنى و
هجو ميپندارند.