11بايد ظاهر و باطن توام در نظر گرفته شوند. اگر لباس ظاهرى، لباس دنيوى و معصيت است، روح و روان آلوده نيز ظلمانى و ناپاكيزه است. انسان در هر حال بايد پوشش ظاهرى را حفظ كند، ولى براى حج بايد لباس جديد و پوشش پاكيزهاى بپوشد و نشان صالحان و پرهيزگاران داشته باشد.
پس توبه و انقلاب، بايد با دور ريختن لباس گناهان در ظاهر و كندن علايق مادى و خواستههاى شهوانى و آلودۀ باطن و درون باشد. اين حركتى است واقعى و روحى كه انسان را همانند آدم (ع) به منزلت و مقام بايستۀ خود سوق مىدهد و او را بر سريرعزّت و كرامت مىنشاند. انسانى كه تا كنون مرتكب گناه و معصيت شده، با حضور در ميقات [نشانههاى] گناه و [ مادى گرايى] را از نفس خويش بيرون كند و در ظاهر از لباس فاخرو تجمل و امتياز خواهى و خود نمايى، كه چه بسا در دوران زندگانى خود بدان عادت كرده است، برهنه گردد و از آن جدا شود.19
كسى كه پس از گذشت سالها از زندگانى آزاد، كه همواره در خوشگذرانى و انواع گردن فرازى و نعمت و ناز پروردگى بوده و هميشه خود را با تنوّع در لباسهاى فاخر و جامههاى با نقش و نگار آرايش مىداده، همين كه براى بستن احرام سعادت يافت و شرايط مقرر آن را بر خود هموار كرد، از آن البسه برهنه شده و بر اندام لطيفش جز چيزى كه عورت و عيب او را بپوشاند و جامۀ تن و روپوش آن شمرده شود، چيز ديگرى ديده نمىشود و اين شريفترين واقعه و پيشامدى است كه فراموش نخواهد كرد.20
اين نكته به روشنى در روايتِ منسوب به حضرت سجاد (ع) آمده است: «
فَحِينَ نَزَلْتَ الْمِيقَاتَ نَوَيْتَ أَنَّكَ خَلَعْتَ ثَوْبَ الْمَعْصِيَةِ وَ لَبِسْتَ ثَوْبَ الطَّاعَةِ » ؛ «آن گاه كه به ميقات فرود آمدى [ و جامههايت را در آورده، غسل احرام كردى و خواستى لباس احرام بپوشى] آيا نيت كردى كه لباس گناه را نيز از خويشتن دور گردانى و جامۀ طاعت الهى را در بركنى؟ !
و نيز: «
فَحِينَ تَجَرَّدْتَ عَنْ مَخِيطِ ثِيَابِكَ نَوَيْتَ أَنَّكَ تَجَرَّدْتَ مِنَ الرِّيَاءِ وَ النِّفَاقِ وَ الدُّخُولِ فِي الشُّبُهَاتِ »21؛ «آن هنگام كه جامههاى دوخته را از تن بيرون آوردى، آيا قصد كردى كه از ريا و نفاق و امور شبه ناك نيز به درآيى؟»
عارف گران مايه، مرحوم بهارى همدانى نيز مىگويد:
«بارى [حج گزار] چون به ميقات رسد، لباس خود را در آورد در ظاهر و لباس احرام بپوشد و در باطن قصدش اين باشد كه از خودش خلع كرده لباس معصيت و كفر و ريا و نفاق را و پوشيد ثوب طاعت و بندگى را و همچنين ملتفت باشد كه همچنان كه در دنيا خداى خودش را به غير ثوب زى خود و عادت خود غبار آلود و سر برهنه و پا برهنه ملاقات مىكند، همچنين بعد از مردن خواهد ملاقات كرد عّمال خداى خود را به كمال ذلّ و انكسار و عريان. در حال تنظيف (غسل) بايد قصدش تنظيف روح باشد از شرك معاصى و به قصد احرام عقد توبه صحيح ببندد؛ يعنى حرام كند برخود به عزم و ارادۀ صادقه كلّ چيزهايى را كه خداوند عالم حرام نموده بر او كه ديگر بعد از مراجعت از مكۀ معظمه پيرامون معاصى نگردد.22
بايد نخست از جامۀ عصيان بر آيى
لباس احرام
حج گزار پس از آنكه لباسهايش را از تن در مىآورد، لباس احرام، كه همان رخت سفيد و جامۀ پرهيزگارى است، مىپوشد. لباس احرام در ظاهر دو حولۀ سفيد پاك و طاهر است و در باطن لباس نور كرامت و معنويت.