19
توضيح
مرحوم علامه حلّى در تحرير الاحكام، بعد از مشروط كردن احرام صبى به اذن ولى، ميگويد: اگر او قبل از احد الموقفين، كامل و بالغ گردد، اين حج وى كفايت از حَجةالإسلام مىكند 07 و در تذكره نيز براين امر تأكيد كرده است.17
شيخ طوسى، صاحب جواهر، شهيد اول، حكيم و نيز امام راحل (قدس سره) همين قول را پذيرفته و تصريح كردهاند كه: بلوغ قبل از احد الموقفين سبب اجزاء حج صبى است و كفايت از حَجّۀ الإسلام ميكند و وجوب حجۀ الاسلام از ذمّه وعهدۀ وى برداشته ميشود.27
اما گروهى دچار ترديد شده، نتوانستهاند موضع مشخصى اتخاذ نمايند.
شهيد ثانى مىگويد: اينكه حجّ چنين فردى كفايت از حجۀ الاسلام كند، محل ترديد است.37 همچنين مرحوم علاّمه در منتهى ادعاى ترديد كرده (گر چه در نهايت قول اجزاء را پذيرفته) است.47
گروهى ديگر قائل به احتياط شده و اعادۀ آن را لازم دانستهاند. صاحب رياض ميگويد: حجت و دليلى كه قابل اعتنا باشد، نيافتم، پس احوط آن است كه بعد از استطاعت، اعادهكند.57 نراقى نيز ميگويد: احوط بلكه اظهر آناستكه اعاده نمايد.67 مرحوم حكيم هم، بعد از اينكه به جواب از ادلّۀ إجزاء پرداخته، گفته است: احوط بلكه قول قوى آن است كه بعد از مستطيع شدن، اعاده كرده، دوباره حج بجا آورد.77
علت ترديد:
آنچه سبب ترديد گرديده، اين است كه: احرام صبى، ندبى و مستحبى بوده، لذا نمىتواند تبديل به فرض و وجوب شود.87 به عبارت ديگر، چون حجّ صبى ندبى است، لازمهاش آن است اعمالى كه تا قبل از بلوغ انجام داده به نيت ندب باشد نه وجوب و اعمال ندبى كفايت از اعمال وجوبى نمىكند، به خصوصآنكه افعال وى تمرينى است نه تكليفى.97 از سوى ديگر، كمال او زمانى است كه انشاى حج در آن زمان صحيح مىباشد (قبل از وقوف) ، و اگر تجديد نيت كند، مجزى خواهد بود.08
لذا نمىتوان به حكم متعينى دست يافت و ترديد همچنان باقى خواهد ماند.
دلايل قول به اِجزاء و كفايت
كسانيكه حج چنين فردى را مجزى مىدانند و قائل شدهاندكه حج وجوبى از گردن وى ساقط ميشود، به دلايل ذيل تمسك كردهاند:
1. رواياتى را كه در خصوص عبد و مملوك وارد شده، الغاء خصوصيت كرده، آن را سرايت به هر فردى ميدهند كه قبل از احدالموقفين كامل مىشود.18 به اين صورتكه ملاك در اِجزاء، كمالِ قبل از رسيدن به احدالموقفين است و فرقى نمىكند كه اين كمال با بلوغ حاصل شود يا با عتق و حريت، لذا صبى را نيز شامل شده و حج او مجزى از حجة الاسلام خواهد بود.28
2. اطلاق روايت
«من أدرك المشعر فقد أدرك الحجّ» شامل صبى نيز مىشود.38
3. اجماع شده است بر اِجزاء چنين حجّى. علاّمه در تذكره ادعاى اجماع كرده و گفته است:
«و إن بلغ الصبيّ. . . قبل الوقوف بالمشعر فوقف به أو بعرفة معتقا و فعل باقي الأركان، أجزأ عن حجّة الإسلام. . . عند علمائنا أجمع» . 48
4. همانطور كه اگر صبى بعد از نماز ظهر بالغ شود اقوى اين است كه اعاده بر او واجب نيست، در حج نيز اينگونه است. و همانگونه كه ماهيت نماز ظهر قبل از بلوغ و بعد از بلوغ يكسان است، در حج نيز چنين است. ماهيت حج ندبى صبى قبل از بلوغ با حج واجب او بعد از بلوغ فرقى با هم ندارند و اينكه گفته شده: مستحب مجزى از واجب نيست، در جايى است كه اين دو از لحاظ ماهيت با هم متفاوت باشند.58
به بيان ديگر، حجّ صبى و حج بالغ از نظر مصلحت و مفسده و از نظر ملاك امر، تفاوتى ندارند و اگر تفاوتى وجود داشته باشد، از جهت امر است نه از جهت متعلق امر و مأمور به؛ يعنى حجّ مطلقاً مصلحت دارد، فقط اگر صبى انجام دهد، به خاطر صبى بودنش براى او مستحب است و اگر بالغ انجام دهد، به خاطر بلوغش بر او واجب ميگردد. چنين تفاوتى موجب نمىشود كه حج صبى مجزى نباشد.
5. قول به اِجزاء، فتوايى است كه مشهور به آن قائل شدهاند.68
نقد: