16مىنازيدند) برخى از مردم دعا مىكنند كه خدايا! در دنيا به ما بده و در آخرت بهرهاى ندارند.»
در آيۀ بعدى قرآن مجيد گفته است:
وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِى الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِى الآْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ . 1«دستۀ ديگر از مردم مىگويند: اى خدا! ما را از نعمت دنيا و آخرت، هر دو، بهرهمند گردان و از عذابِ آتش دوزخ هم نگاهدار.»
در اين دو آيه نيز، كه بخشى از مراسم حج بيان شده، باز هم هدف اصلى اسلام اين است كه انسانها را به ياد خدا اندازد و قلبها را متوجه خدا كند و يك عادت نكوهيدۀ عربِ جاهلى را از ميان بردارد؛ زيرا عرب جاهلى، براى حج خود رسالتى قائل نبود و از انجام مراسم حج، هدف انسانى نداشت. پس از پايان مراسم حج، در اسواق عُكاظ و مجنّه و ذىالمجاز - كه تنها براى داد و ستد بود - حضور مىيافت و در باب مفاخر آباء و اجداد خود سخن مىگفت و به انساب خود مىباليد ولى قرآن اين عادت نكوهيدۀ آنان را، پس از پايان مراسم حج، نكوهش كرد و آنان را به ذكر خدا متوجه ساخت و گفت: فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ. . . يعنى، آنگاه كه مناسك حج را انجام داديد و از عبادات مربوط به حج فارغ شديد، ذكر خدا گوييد؛ زيرا ذكر خداست كه آدمى را تعالى روح مىبخشد و نه ياد از پدران و اجداد كردن و به آنان باليدن.
در واقع هدف اصلى اين است كه ارزشها تغيير يابد و ارزش انسان در داشتن تقوا و پيوند با خدا باشد، نه افتخار به آباء و اجداد. 2ابن قتيبه (متوفاى سال 276) ذيل بحث از: فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ. . . نوشته است: 3«در جاهليت پس از فراغ از مراسم حج، اعراب جاهلى از پدران خود ياد مىكردند و كارهاى برجسته و نيك آنان را ذكر مىكردند «فيقول أحدهم: كان أبى يَقرى الضَيْف ويَصِل الرحم ويَفْعَلُ كذا و كذا»
زجّاج نيز در بحث از آيۀ مزبور مىنويسد: 4. . . مَناسِكَكُمْ. . . اى متعبّداتكم الّتى أمرتُمْ بها فى الحجّ. . . . فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ. . . زجّاج هم موضوع توقف عرب جاهلى را پس از انجام مراسم و مناسك حج و برشمردنِ فضايل آباء و محاسن پدران را بازگفته و توضيحاتى هم افزوده و مثلاً گفته است: كلمۀ «أشّد» در جملۀ «أو أشدّ ذكراً» محلاً مجرور است؛ زيرا عطف است بر كلمۀ «ذكر» ماقبل ولى چون غير منصرف 5است، جرّ آن به فتح مىباشد، ليكن دكتر عبدالجليل عبده شَلَبى - كه كتاب زجّاج را تصحيح كرده و توضيحاتى بدان افزوده است - در پاورقى صفحۀ 264 جلد يكم، نوشته است:
«كلمۀ أشدّ، در محلّ مفعول مطلق است؛ يعنى كملۀ أشدّ صفت براى مفعول مطلق محذوف مىباشد و تقدير آن چنين است: ذكراً أشدّ من ذكركم آباءكم.»
مكّىبن ابوطالب (متوفاى به سال 437