15
النَّاسُ. . . صادر شد؛ زيرا به قول سيد قطب، اسلام نَسَب و طبقه نمىشناسد. اسلام همۀ مردم را يكسان مىداند؛ «إنّ الإسلام لا يعرف نسباً ولا يعرف طبقةً، إنّ الناس كلّهم واحدة» . 1و از آنجا كه هدف اصلى، انسانسازى و پيشرفت و تعالى روحى انسانهاست، قرآن مجيد در بخشِ پايانىِ آيۀ مورد بحث، دستور داده كه از اين افكار و خيالات نادرستِ جاهلى دورى كنيد و اين عصبيت جاهلى را از خود دور سازيد؛ زيرا حج مىخواهد درسِمساوات و برابرى به انسانها بياموزد. اين است كه مىگويد: . . . وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ از خدا طلب آمرزش كنيد و از گذشتۀ بد خود پشيمان شويد و از خدا بخواهيد كه در شما، ارادهاى به وجود آورد كه گِرد ناشايستها نگرديد؛ زيرا خدا «كثير المغفرة و واسع الرحمة» است.
زجاج (متوفاى سال 311 هجرى) ذيلِ عبارت . . . وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ نوشته است: 2«سَلُوه أن يغفر لكم مِن مخالفتم الناس فى الإفاضة والموقف» .
بيضاوى هم در تفسيرش، تقريباً همان مطلب زجاج را نوشته و مضمون آن چنين است: 3«از جاهاليتِ خود، در تغييرِ مناسك، استغفار كنيد.»
و چه خوب است كه انسانها در آن حالت روحانى و در آن شب تاريخى و هيجانانگيز ( \ شب دهم ذىحجّه) انديشه و فكر و شعور تازهاى در دورنشان بهوجود آيد و حالتِ آگاهى در آنان پيدا شود، مگر نه اين است كه كلمۀ «مَشْعَر» از مادۀ «شعور» است و آنجا «مَعْلَم» و نشانهاى است از اين مراسم پرشكوه حج كه جذبۀ روحانى و معنوى دارد و محيط بسيار آمادهاى است براى معرفتِ پروردگار و شناسايى ذاتِ پاك او. 4معناى لغوى كلمۀ «افاضه» از جنبۀ بلاغى در خور اهميت است؛ زيرا كلمۀ «افاضه» از «أفاضَ الماءُ: إذا صبَّه بكثرةٍ» مىباشد و در اين آيه خلق، به رودخانهاى تشبيه شده و در واقع قرآن گفته است: هنگامى كه اين رودخانۀ عظيم ( \ مردم) از سرزمينِ عرفات به جوشش و جريان افتاد، در آستانۀ مشعرالحرام خدا را به توحيد و تعظيم ياد كنيد؛ «فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ» ، آنچنان كه خداوند شما را به راه آورد و به راهِ راست، هدايت كرد. «واذكروه كما هداكم» ، هرچند كه پيش از اين، شما از شمارِ گمگشتگان بوديد. 5«وَ إِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّين» .
در آيات بعد هم كه بخشى از مراسم حج بيان شده، نكات جالب توجهى وجود دارد. آيۀ 200 سورۀ بقره چنين است:
فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِى الدُّنْيا وَما لَهُ فِى الآْخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ . 6«چون آداب و مناسك حج را انجام داديد، به جاى ياد از پدرانتان، بلكه از آن هم بيشتر، ذكر خدا گوييد. (اعراب جاهلى پس از پايان مراسم حج، مفاخر موهوم آباء و اجدادى خود را برشمردند و به آنها