12اگر زيارت سنگى كى اندر سالى بدو نظرى باشد، فريضه بود دلى كه بدو روزى سيصد و شصت نظر باشد، به زيارت او اوليتر، امّا اهل تحقيق را اندر هر قدم از راه مكّه نشانى است و چون به حرم رسند، از هر يكى خلعتى يابند. و ابو يزيد گويد (رض) : هركه را ثواب عبادت به فردا افتد، خود امروز وى عبادت نكرده بود، كه ثواب هر نفسى از مجاهدت حاصل است اندر حال و همو گويد (رح) : نخستين حجّ من به جز از خانه، هيچ چيز نديدم و دوم بار خانه و خداوند خانه ديدم و سه ديگر بار همه خداوند خانه ديدم و هيچ خانه نديدم و در جمله حرم آنجا بود كه مشاهدت تعظيم بود و آن را كه كلّ عالم ميعاد قرب و خلوتگاه انس نباشد، وى را از دوستى هنوز خبر نبود و چون بنده مكاشف بود، عالم جمله حرم وى باشند و چون محجوب بود، حرم وى را اظلم عالم بود؛ «أَظْلَمُ الْاَشْياءِ دٰارُ الْحَبِيبِ بِلاٰ حَبِيب» ، پس قيمت مشاهدت رضاست اندر محلّ خلّت كه خداوند سبب آن را ديدار كعبه گردانيده است نه قيمت كعبه راست، امّا مسبِّب را به هر سبب تعلّق مىبايد كرد تا عنايت حقّ تعالى از كدام كمينگاه روى نمايد و از كجا پيدا شود و مراد طالب از كجا روى نمايد. پس مراد مردان اندر قطع مفازات و بوادى نه حرم بوده است كه دوست را رؤيت حرم حرام بود كه مراد مجاهدتى بوده است اندر شوقى مقلقل و يا روزگارى اندر محنتى دايم.
يكى به نزديك جنيد (رض) آمد، وى را گفت از كجا مىآيى؟
گفت: به حجّ بودم.
گفت: حج كردى؟
گفت: بلى.
گفت: از ابتدا كه از خانه برفتى و از وطن رحلت كردى، از همۀ معاصى رحلت كردى؟
گفتا: نى.
گفت: پس رحلت نكردى.
گفت: چون از خانه برفتى و اندر هر منزلى هر شب مقام كردى، مقامى از طريق حقّ اندران مقام قطع كردى؟
گفت: نى.
گفت: پس منزل نسپردى. گفت: چون محرم شدى به ميقات از صفات بشريّت جدا شدى چنانك از جامه؟