12است از لذايذ آن، از هر قبيل باشد.» و: «حجّ خالص و مقبول را، اجر نيست مگر بهشت.»
2 - در حديث ديگر، يك نفر اعرابى خدمت خاتمالأنبيا صلى الله عليه و آله آمده، عرض كرد:
يا رسولاللّٰه، من از خانۀ خود بيرون آمدم به قصد حج، پس از من فوت شد (حج) ، و من مرد متموّل و غنى هستم، پس امر فرما بر من تا بهعملآورم چيزى را كه مقابل ثواب حجّ باشد. فرمود: نظر كن به كوه ابوقبيس، 1پس هرگاه بشود كوه ابوقبيس براى تو طلاى سرخ، و او [ آن ] را انفاق كنى در راه خدا، نمىرسى به آن ثوابى كه حج كننده مىرسد! پس فرمود: حجكننده وقتى كه تدارك خود را ديد، برنمىدارد چيزى و نمىگذارد الّا اينكه عطا مىكند خداوندِ عالم به هريك از آنها ده حسنه و محو مىكند از آن، ده سيّئه و بلند مىكند از براى او ده درجه، و زمانى كه به راحلۀ خود سوار شد، قدمى برنمىدارد و نمىگذارد مگر اينكه بنويسد خداىتعالى براى آن [ او ] مثل آنچه ذكر شد. پس زمانى كه بيت را طواف كرد، بيرون مىآيد از گناهان خود و [ زمانى كه ] سعى كرد ما بين صفا و مروه، بيرون مىآيد از گناهان خود، و وقوف بهعرفات بكند خارج مىشود از گناهان خود، و وقتى كه وقوف به مشعر نمايد، خارج مىشود از گناهان خود، و زمانىكه رمى جمرات كرد خارج مىشود از گناهان خود.
حكمت الهى چنين قرار يافته كه بندگان خود را به انواع سختىها امتحان كند و به اقسام مجاهدات و ناخوشىها مبتلا و ممتحَن نمايد تا اينكه تكبّر از سينهها رفع شود
اعرابىگويد: آن حضرت صلى الله عليه و آله شمرد مواقف را يكى يكى و فرمود: در هر يكى از اينها كه حاجى وقوف بكند، خارج مىشود از گناهان خود، بعد فرمود كه: چگونه مىرسى تو به آن ثوابى كه مىرسد بر آن، حاجّ؟ 23 - عمربن يزيد گويد: شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام مىفرمود كه: حج كننده زمانى كه داخل مكّه شد، موكَّل مىفرمايد خداىتعالىٰ به آن كس دو ملكى كه حفظ مىكنند براى او طواف و نماز و سعى او را. پس زمانىكه وقوف به عرفه نمود، مىزنند آن دو ملك دست خود را به كتف راست او، بعد مىگويند: امّا به گناهان گذشتۀ خود چاره نمودى، پس مواظب و متوجّه حال خود باش در باقىِ عمر خود. 3