57واقعيتهاى تاريخى، و كاستن از ارزش اسلام، مسلمين و اينكه مسلمانان، اصحاب حكمت نبوده و آشنا با جنگ و فنون نظامى نيستند، بلكه مشتى ترسو، كافر، ملحد، وحشى و راهزن مىباشند، خنثى شد.15
در «سفرهاى پروفسور ادوارد سعيد» آمده است: «اسلام، رمز وحشت و ويرانى و شيطنت و بربريت و بدبختى نيست. او همگان را به دقت و تأمل دراين امر فرامىخواند كه: چگونه شد كه شرق، و به ويژه شرق نزديك در ميان غرب اينگونه موصوف شد. سپس مىگويد:
گردشگران و جهانگردانى؛ مانند ماركوپولو، خطوط تجارت را ترسيم كرده و نظمى براى نظام قانونى مبادلۀ تجارى آفريدهاند و كسانى چون پيتر و دلاواله و نيز مؤلفان داستانهاى خرافى، مانند مافد قيل و نيز حركتهاى كشور گشايانۀ شرقى قرار دارد كه طبيعتا وحشتناكند و در برابر همه اينها، اسلام قرار دارد و حاجيان رزمندگانى هستند مانند صليبىها كه به شكلى اساسى نقش دارند.16 شك نيست كه گردشگران و ماجراجويان و شرق شناسان كه مأموريتهاى سرّى و مشكوك را در اعماق شرق اسلامى و مرزهاى حجاز، انجام دادند، در حكم پيشاهنگان استعمار و رهگشايان آن بودند.17
وارتيما، نخستين متظاهر به اسلام
آنچه كه از نوشتهها و منابع غربى برداشت مىشود، از دوران كهن، مكه مكرمه مورد توجه مورخان غربى قرارگرفته و تعدادى از سياحان غربى و شرق شناسان، موفق به ورود به مكه شدهاند و در دورههاى گذشته و حال، در مناسك حج، شركت كردهاند. البته پس از آنكه اسلام واقعى، يا غيرواقعىِ خود را اعلان كردهاند. براى شمارى از اينها، زمينه فراهم شده تا در مورد ماجراجويىها و خطر پذيرىهاى خود چيزهايى بنويسند.18
ما به اشارهاى در مورد افراد مشهور اكتفا مىكنيم. افراد گمنام و كسانى كه مأموريتهايشان هم چنان پنهان مانده است، تعدادشان بسيار بيش از افرادى است كه آشكارا فعاليت مىكردند و حداقل نزد ما مشهور بودهاند.19
نخستين اروپايى كه در دورههاى جديد، مكه و مدينه را زيارت كرده و در مورد سفرش كتاب نوشته و كتابش، سالم