55طرفِ درياى سرخ، اسطورههاى خرافى و وحشتناك وجود دارد و كانونى براى ميليونها نمازگزار و نيايشگر و زادگاه دشمنان مسيحيت است.12
«برينت» گفتارش را اين گونه ادامه مىدهد:
«و جزيرةالعرب شهرهايى اسطورهاى شد و شايعات و حدسياتى در خصوص اين نام رايج گرديد. از آنجا كه برخى از گردشگران و جهانگردان براى كشفيات (جديد) به اين سرزمين آمده و بسيار دقيق و وسواسانه، به تكميل تحقيقات خود پرداختند و از آنجا كه اروپاييان نتوانستند پرده از اسرار اين منطقۀ اسلامى بردارند، آنجا سرزمين اسرارآميز شد و شهرهاى عربى، با همين سحر وانگيزش، درخلال قرنها وقرنها، در برابر اروپايىها محفوظ و مصون ماند. پس در چنين موردى، چه رأى و عقيدهاى مىتوان ابراز داشت؟ ! درمورد مقدسترين پايگاهىكه قبلهگاه نماز ميليونها انسان است. از غرناطه تا دهلى، و از سارايوو تا تمبكتو، چه عقيدهاى بايد داشت؟ ! و چنين است كه هماورد طلبىهاى ضمنى موجود، در چنين اوضاع و احوالى، در نهايت پايدار نبود و چنان كه مىبينيم، پايدارى در برابر آن، ممكن نشد و بدينگونه ماجراجويان زيرك و هوشيار، حيلهها و مكرهاى گوناگونى را براى پردهبردارى از اسرار مكه و مدينه، همين دو شهر مقدسى كه با رمزها و رازها، پوشيده شده و با تعصب. . . ! محفوظ گشته بود، به كار گرفتند. اين ماجراجويان، با شوق و علاقه، پى در پى براى شناخت اين دو شهر و تمامى شبه جزيره، سفرهاى خويش را آغاز كردند، گرچه انگيزههاى آنان تفاوتهاى بسيار داشت، اما با شدت و ضعف در جريان بود.13
مأموريتها و كوششهاى مشكوك
به علل بسيارى كه كمترين آنها، حساسيت موضوع است، تلاشهاى غربىها، پيرامون مكه مكرمه و مدينه منوره با احتياط شديد همراه شد و در بيشتر موارد، بهكلّى سرّى نام گرفته است.
البته غير از آن، يك تلاش علنى وجود دارد، كه مكنل انگليسى «جرالد ديگورى» تنها گزارشگر آن است.
هنگامى كه از اقدام صليبىها، در هجوم عليه اسلام، آنهم در عمق سرزمينهايش براى قطع راه حج و مكه و تسلط بر دو