34
فِي الْمَوْسِمِ» . 1
مقصود از طلب فضل خداوند، تحصيل روزى است، هنگامى كه شخص از احرام خارج شد و اعمال حج را به پايان برد، در موسم به خريد و فروش بپردازد.
شايان گفتن است: از همان آغاز كه امّالقراى توحيد تأسيس شد در دعاى حضرت ابراهيم عليه السلام آمده كه ضمن نيايش با خداى خود گفت: . . . وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرٰاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ 2و بدينگونه از خداوند خواست خاندان خود و ساكنان اين سرزمين مقدّس را از ثمرات روزى دهد و در آن بيابان خشك و سوزان، نعمتهاى خويش را ارزانى دارد تا آنان سپاسگوى حقّ باشند. و از اينجا استفاده مىشود كه مسألۀ رزق و معيشت در سرزمين حرم و جوار كعبه نيز جايگاه مهمّ خود را در حيات مادّى و معنوى امّت موحد دارد و حضرت خليل آن را در دعاى خود منظور داشته است. و چنين شد و ارادۀ خداوندى بر اين تعلّق گرفت كه آن وادى بىحاصل و بىآب و علف هميشه آباد و پر رونق باشد و از نعمتهاى فراوان برخوردار گردد. قرآن از اين عنايت خداوندى كه همواره استمرار داشته و خواهد داشت، بدينگونه سخن مىگويد: أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبىٰ إِلَيْهِ ثَمَرٰاتُ كُلِّ شَيْءٍ؛ 3«آيا حرم امنى در اختيار آنان ننهاديم كه همه نوع ثمرات و كالاها بدان سوى برده مىشود.» وگرنه چگونه باور كردنى است شهرى كه در ميان سنگهاى سخت و صخرههاى سياه و كوههاى دست اندر گريبان محاصره شده بتواند بار انداز ارزاق و كالاهاى گوناگون از سراسر جهان باشد.
تلفيق دنيا و آخرت
در پاسخ به اين پرسش كه اگر حج يك عبادت و سير و سفر الى اللّٰه است، چگونه مىتوان مقاصد مادّى را در آن جاى داد؟ بايد گفت: هر گاه دنيا با آخرت هماهنگ و در جهت «رضاى حقّ» و «مصلحت خلق» باشد، در بينش اسلامى نه تنها مذموم و نكوهيده نيست بلكه مطلوب و ضرورى است. شريعت اسلام آميزهاى است از تكاليف و احكامى كه «معاش» و «معاد» را ملحوظ داشته، باملاحظۀ اين نكته كه معيشت مقدمۀ سعادت آخرت است. در حج نيز مقاصد دنيوى و اخروى با همين فلسفه لحاظ