5حيوانات و مركب سوارى خويش هم نمىرسد. گياهان و درختان و حشرات هم در مقطعى از اعمال، احساس امنيت مىكنند.
حج، صفت بردبارى و تحمّل و سلم و پرهيز از آزار و جفا به موجودات ديگر را در انسان به وديعت مىگذارد. اگر به اين خصلت، آگاهانه بنگرد، آن را به مثابۀ صفتى شايسته در طول زندگى تلقّى مىكند و در رفتار اجتماعى او جز سلم و صلح نخواهد بود و اينگونه به قرب و رضاى الهى نزديكتر مىشود و تا حدّى رشد مىكند كه بدى را با خوبى پاسخ مىدهد و خشم خود را فروخورده، از ديگران درمىگذرد و با رشتۀ محبّت و احسان، دلها را شكار خويش مىسازد. 1خداى متعال، چهارماه حرام (ذىقعده، ذىحجه، محرم و رجب) را براى همين هدف قرار داده كه صلحى فراگير در همهجا و هميشه پديد آيد، نهتنها در حرم و در حال احرام. مراعات اين برنامهها پس از بازگشت هم در رفتار و سلوك حاجى اثر مىگذارد و او را به بركات صلح و امنيت واقف مىسازد.
حج و پاىبندى به آداب
احكام دين و آداب و سنن شرع، وقتى در رفتار يك مسلمان جلوه كند، ارزش آن روشن مىشود. در سايۀ حج، تعهّد به اين آداب، در روح و رفتار زائر رسوخ مىكند، از دروغ و ناسزا و استهزا و حرامهاى زبانى پرهيز مىكند، از جدال بيهوده چشم مىپوشد و زبان را به خير و ذكر و دعا عادت مىدهد. قرار گرفتن در بوتۀ «ادب اسلامى» و گداخته شدن در كورۀ «اخلاق قرآنى» او را چنان مىسازد كه پس از خروج از احرام و در خارج حرم و بعد از بازگشت به ميهن نيز، مقيّد به اين آداب باشد. البته همۀ اينها وقتى است كه آگاهانه اعمال حج را انجام دهد و فلسفه و عمقِ «احرام» را دريابد.
حكمت طواف
انجام اين تكليف با كيفيت خاصّ و تعدادمعين، نشاندهندۀمراعات پاىبندى بهاحكام الهى و تعبّد در پيشگاه خداست. وقتى طواف بهصورت خاص انجام مىگيرد، بىآنكه زائر، سرّ آن را بداند و تنها به خاطر اطاعت فرمان خدا و انجام تكليف الهى و با باورداشت نسبت به حكمت آسمانى آن انجام مىدهد، روح تعبّد و جوهرۀ عبوديت تقويت مىشود.
هرچه تشريع دينى پيچيدهتر و رمز آلودهتر باشد كه فلسفۀ تفصيلى آن را ندانيم، در تربيت بُعد تعبّد و تسليم مؤثرتر است و اگر در آيات و روايات، برخى حكمتهاى احكام بيان شده، جهت تأكيد بر وجود حكمت در احكام خداست، مثل آياتى كه روزه را براى پيدايش تقوا و نماز را بازدارندۀ از فحشا و منكر و زكات را براى پاكسازى جانها و جهاد را براى دفع مفسدين و حج را براى مشاهدۀ منافع و عامل ياد خدا مىداند. حضرت زهرا عليها السلام نيز در خطبۀ معروف خويش به فلسفۀ تشريع و برخى از احكام الهى اشاره كرده است (فَجَعَلَ الْإيمٰانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ. . .) .
در روايتى از حضرت رضا عليه السلام آمده است: فرشتگانى كه به خلقت آدم اعتراض داشتند، پشيمان شدند و به عرش الهى پناه بردند و استغفار كردند. خدا دوست داشت بندگان نيز اينگونه پرستش كنند. در آسمان چهارم خانهاى مُحاذى عرش قرار دارد بهنام «ضراح» . كعبه را هم در زمين محاذى بيتالمعمور قرار داد و از آدم عليه السلام خواست كه آن را