9
«. . . يَبْتَغُونَ. . .» تا آخر، جملهاى است وَصفى براى «آمّين البيت» يعنى قصد كنندگانى كه براىِ درخواست سودِ بازرگانى و رضوان از خدا، به سوى خانه مىآيند.
در آيات 95 و 97 سورۀ مائده نيز از بعضى از احكام حجّ بحث شده است:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَاتَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ. . . 1
«اى ايمان آورندگان، در حال احرام، صيد را نكشيد. . .»
مورد خطاب ايمان آورندگان است؛ زيرا كه احرام از ديگران صحيح نيست.
«الصيد» : ممكن است مصدر باشد و مىتواند اسم باشد به معناى «مصيد» و در اينجا، همين معنى مورد نظر است. 2«حُرُم» جمع حرام است و مصدر مىباشد ولى در اينجا، مجازاً به معناىِ وصفى «مُحرم» به كار رفته است.
«لا تقتلوا» : در آيۀ «لا تقتلوا» به كار رفته، نه «لا تذبحوا» يا «لا تذكوا» ؛ زيرا اوّلاً: از فعل «لا تقتلوا» گناه و معصيت استنباط مىشود و قتل مُحرّم به شمار مىآيد و نه تذكيه و ذبح. و صيد هم در صورتِ قتل، در حكم ميته است و به اعتقادِ بعضى، اين حيوان صيد شدۀ به دست مُحرم، نه تنها خوردنِ گوشت آن بر مُحرم حرام است، بلكه مُحلّ هم نمىتواند از آن گوشت بخورد و پوست آن هم در حكمِ پوستِ ميته 3است و با دباغت، طاهر نمىشود و در واقع، حكم ساير ميتهها را دارد. 4نكتۀ جالبِ توجّه اينكه قرآن مجيد در هر مورد كه پيش آيد و سخن اقتضا كند، در صدد است كه انسانها را بسازد ومردم را اداره كند و نكتۀ مورد نياز جامعه را بگويد؛ مثلاً در همين مورد كه اگر كسى در حال احرام حيوانى را كشت، در مورد جزا و كيفر آن . . . يَحْكُمُ بِهِ ذَوَاعَدْلٍ مِنْكُمْ. . . يعنى: دو مرد مؤمنِ عادل حكم مىكنند.
جارّ و مجرور «منكم» در اينجا اهمّيت دارد؛ يعنى آن دو مردِ عادل بايد از شما مسلمانان باشند و نه از غير مسلمانها. 5آيۀ 97 سورۀ مائده، چنين است:
جَعَلَ اللّٰهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَاماً لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ. . . .
«خدا، كعبه را بيت الحرام قرار داد، براى اصلاح امور دنياوى و اخروى مردم و نيز خدا،