77
اولين اميرالحاج
ولى بهنظر مىرسد اولين كسى كه مستقلاً بهعنوان اميرالحاج از سوى پيامبر صلى الله عليه و آله عازم سفر حج شد و سرپرستى و امارت حجاج و نيز ابلاغ پيام برائت از مشركان را برعهده گرفت، على بن ابىطالب عليه السلام بود. ماجرا آنگونه كه از روايات شيعه و اهل سنت استفاده مىشود، از اين قرار بود كه پيامبر پس از نزول آياتى از سورۀ برائت، به ابوبكر مأموريت داد تا براى ابلاغ اين سوره به مردم در سرزمين منا عازم بيتاللّٰه الحرام شود. اما پس از مدتى على بن ابىطالب عليه السلام را احضار فرمود و به او مأموريت داد تا به سراغ ابوبكر رفته، سورۀ برائت را از او دريافت نمايد و خود اين مأموريت را انجام دهد. علاّمه امينى اين ماجرا را از 73 تن از مفسّران و مورّخان اهل سنت با اختلافاتى جزئى نقل كرده است. 1گذشته از مباحث كلامى كه دربارۀ اين ماجرا درگرفته، آنچه به بحث فعلى ما ارتباط دارد آن است كه رواياتى كه شيعه نقل كرده، دلالت دارد كه پيامبر مسؤوليت امارت حج و ابلاغ سورۀ برائت را به على عليه السلام محول كردند؛ چون اين روايات مطلق بوده و مقيد به ابلاغ سورۀ برائت نيست. 2بهعلاوه كه حضرت كيفيت قضاوت را به على عليه السلام گوشزد كرد، درحالى كه مسؤوليت قضاوت در منازعات و مشاجرات حجاج از شؤون اميرالحاج است و مأموريت ابلاغ سورۀ برائت، ارتباطى با امر قضاوت در موسم حج ندارد. 3در تفسير عياشى از امام حسن عليه السلام و آنحضرت از امام على عليه السلام نقل كرده كه فرمودند:
«انّ النّبى صلى الله عليه و آله حين بعثه ببرائة قال: يا نبىّ اللّٰه انّي لَسْتُ بلسن و لا بخطيب، قال صلى الله عليه و آله: يأبى اللّٰه ما بي الّا اَن أذهب بها أو تذهب أنت. قال: فان كان لابدّ فسأذهب أنا، قال: فانطلق فانّ اللّٰه يثبت لسانك و يهدي قلبك ثمّ وضع يده عَلىٰ فَمِه، فقال: انطلق و اقرأها على الناس و قال صلى الله عليه و آله: الناس سيتقاضون اليك فاذااتاكالخصمان فلاتقض لواحد حتى تسمع الآخر فانّه أجدر أن تعلم الحق» . 4
از طرق اهل سنت نيز روايتى شبيه به همين مضمون نقل شده كه على صلى الله عليه و آله به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله عرض مىكند:
«يا رسولاللّٰه تبعثني و انا غلام حديث السن واسأل عن القضاء و لا أدرى ما