78
أُجيب؟ قال: ما بدّ من أن تذهب بها أو اذهب بها، قلت: ان كان لابدّ أنا أذهب، قال: انطلق فانّ اللّٰه يثبت لسانك و يهدي قلبك، ثم قال: انطلق فاقرأها على الناس» . 1
در مقابل، مفسّران اهل سنت با استناد به پارهاى از روايات اظهار داشتهاند كه حضرت على فقط مأمور ابلاغ سورۀ برائت بود و امارت حج همچنان برعهدۀ ابىبكر باقى ماند. 2درحالى كه بعضى از روايات كه در منابع اهل سنت و مآخذ روايى شيعه وجود دارد، با اين سخن ناسازگارند. از روايات برمىآيد پس از آنكه پيام رسول خدا صلى الله عليه و آله توسط امام على عليه السلام به اطلاع ابوبكر رسيد، او به مدينه بازگشت تا علّت عزل خود را جويا شود و پيامبر پاسخ داد:
جبرئيل نازل شد و گفت: اين پيام را يا خودت يا يكى از خاندانت بايد ابلاغ كند. تنها به نقل دو نمونه از اين روايات؛ يكى از منابع اهل سنت و ديگرى از مآخذ شيعى اكتفا مىكنيم:
در تفسير «الدرالمنثور» از على عليه السلام نقل شده كه آنحضرت فرمود:
«لمّا نزلت عشر آيات من برائة على النّبي صلى الله عليه و آله دعا أبابكر رضى الله عنه ليقرأها عَلىٰ أهل مكّة، ثمّ دعاني فقال لي: أدرك أبابكر فحيثما لقيته فخذ الكتاب منه. و رجع ابوبكر رضى الله عنه فقال: يا رسول اللّٰه نزل فِيَّ شىء؟ قال: لا و لكن جبرئيل جاءني فقال: لا يؤدي عنك الّا أنت أو رجل منك» . 3
شيخ مفيد در «ارشاد» نقل كرده كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود:
«اركب ناقتي العضباء و ألحِق أبابكر فخُذْ برائة مِن يَدِه وامض بها الى مكّة و انبذ بها عهد المشركين اليهم و خيّر أبابكر بين اَن يسير مع ركابك أو يرجع اليّ» .
وقتى حضرت، پيغام پيامبر را به ابوبكر ابلاغ كرد، او گفت: من بازمىگردم. و با نگرانى خدمت رسول خدا بازگشت. 4اينكه پيامبر بهعنوان حاكم اسلامى دو نماينده به حج اعزام كرده باشد؛ يكى بهعنوان اميرالحاج و ديگرى براى ابلاغ سورۀ برائت و اعلان چهار مطلب اساسى؛ («كسى بهصورت