15
اى همه سالكان ره، در طلبِ رضاى تو
سوختگان عشق تو، ساخته با قضاى تو
2 - سفرها و منزلها
اگر از منظر تكوينى به جهان و انسان بنگريم بايد بر اين باور باشيم كه كلّ جهان و تمام آدميان مسافراناند «مناللّٰه» و «الىاللّٰه» سفرى در دو قوس «نزول» و «صعود» با سفرى كه از خدا آغاز مىشود و به خدا منتهى مىگردد؛ وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى 1.
ماهيّت اين سير و سفر فراتر از سير و سفر و طى طريق است. در حقيقت «صيرورت» است؛ يعنى «شدن» و به فعليّت متناسب و كمال لايق خود رسيدن و اين با سير و سفر صورى فاصلۀ بسيار دارد؛ زيرا هر «سير و سفر» و جابجايى و حركت مستلزم صيرورت و شدن نيست.
صيرورت يعنى سفر معنوىِ انسان را منزل ها و مرحلههاست و اين به قطع بيابانها نيست؛ چرا كه خدا را با خلق قُرب و بُعد مكانى يا زمانى نيست تا به طى منازل نياز باشد؛ وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ 2و سير منزلها نمادى است از سير و سفر با قرب معنوى. بنابر اين آنچه در سخن عارفان واقعى با عنوان «سير منازل» ، «هفت شهر عشق» ، «مراحل سلوك» و نظاير آن آمده، ناظر به منازل سلوك و مراحل عشق و طى طريق وصل و لقاءاللّٰه است.
امّا با اين همه:
بعد مسافت اگر چه در ره او نيست
لذا نفوس آدميان بايد با تهذيب نفس و تزكيه روح و قطع علايق مادّى، فاصلهها را بردارند و مراحل سلوك را طى كنند تا هر كجا كه رو مىكنند با كعبۀ عشق و جمال محبوب روبرو گردند.
به بيان حضرت امام قدس سره: «عارف باللّٰه، حقّ را در جميع امكنه و احياز مشاهده و همه را كعبۀ آمال و وجهۀ جمالِ محبوب بيند و از تقيّد به مرآتى دُونَ مرآتى خارج، ومٰا رأيتُ شَيْئاً إلّا وَرَأيْتُ اللّٰهَ فيهِ ومَعَهُ گويد.» 4امام همين مطلب را در قالب يك رباعى به نظم آورده، گويد: