27متعال در اين معنا، آن است كه انسان در پيشگاه خداوند قرار گيرد و خود را در اختيار او بگذارد؛ يعنى در حركت و سمت و سوى خود، تنها خدا را در نظر داشته باشد و از هر چه جز خداست، روى گرداند.
در نتيجه، روى آورى به خدا و اخلاص در راه او، مسير حركت انسان را نظم مىبخشد و سامان مىدهد. قرآن كريم از اين معنا به روىآورى به دين ياد مىكند و مىفرمايد:
وَاِنْ اَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً وَلٰاتَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينِ
«و به دين حنيف روى آور و از مشركان مباش.»
روى آوردن به دين، تسليمشدن و اخلاص در برابر خداوند متعال است؛ نقش دين در زندگى انسان همين است كه انسان را رو به سمت خدا و در جهت خدا قرار دهد.
حالتهاى سهگانۀ انسان
روى آوردن به خدا و اخلاص به او، تنها حالت درست و صراط مستقيم زندگى انسان است. اين حالت در برابر دو حالت ديگر؛ يعنى انحراف و روىگردانى از خداوند، قرار دارد كه حالتهاى متفاوتى در زندگى انسان هستند.
انسان نسبت به خدا، سه حالت مىتواند داشته باشد:
1 - قرار گرفتن در صراط مستقيم و راه راست.
2 - حالت روىگردانى و قرار گرفتن در برابر خدا؛ يعنى حالت كسانى كه در قرآن از آنها به «مغضوبٌ عليهم» ياد شده است.
3 - حالت انحراف از خدا و البته بدون روىگردانى است كه همان حالت گمراهان (ضٰالّين) است.
اينها همان سه حالت انسان در برابر خداوند است كه در سورۀ فاتحه، به آنها اشاره شده است: حالت نخست، تنها حالت درست و راست در زندگى انسان است. و دورترين حالت انسان نسبت به خدا همان حالت روىگردانى و قرارگرفتن در برابر خدا؛ يعنى در شمار «مغضوب عليهم» بودن است؛ در اين حالت انسان از دايرۀ رحمت گستردۀ الهى - كه جز به ارادۀ خداوندى از چيزى دريغ نمىگردد - خارج مىشود؛ يعنى سقوط مىكند و به هلاكت مىافتد؛ در اين صورت، پردهاى ميان انسان و خدا حايل مىشود.
ميان اين دو حالت، حالتى است كه در آن انحراف از خدا و روىگردانى ناآگاهانه مطرح است و متعلق به گمراهان (ضالين)