40اسماعيل، با وساوس ابليس روبرو شد و او را رجم كرد و راه خود را پيمود و زيباترين نمايش ايمان و عشق را متجلى ساخت. 1برخى روايات، رمى شيطان در جمرات را به آدم عليه السلام نيز نسبت دادهاست كه بدينوسيله ابليس را از خود راند 2و بدين ترتيب ابراز تنفر از شيطان همزمان با تعبد و تسليم در برابر خداى يگانه از آغاز تاريخ آدميان در تار و پود حج تعبيه شده و از آن جدا شدنى نيست.
نكته اساسى، توجه حجگزاران به فلسفۀ رمى جمره و رجم شياطين است. آيا مفهوم واقعى رمى، همان سنگ زدن به ابليس و مجسمۀ سنگى اوست يا مفهوم وسيعتر و عميقترى وراى اين عمل نمادين نهفته است؟
بديهى است كه بينش اسلامى و حكمت الهى عميقتر از آن است كه رمى جمره را به رمى ستونهاى بىجان و حتى خود شيطان محدود سازد! بلكه مىتوان گفت: صفآرايى و نبرد مؤمنان را در برابر شيطان و صفات و مظاهر شيطانى و ابليسصفتان، در اين مصاف ملحوظ داشته است.
براى توضيح مطلب، ببينيم فرهنگ قرآن از واژه «شيطان و شياطين» چه خواسته و از چه كسانى به عنوان شيطان و ياران شيطان ياد مىكند؟
هرچند مقصود از شيطان در كاربرد اوليۀ اين واژه، همان ابليس و سپاهيان او هستند اما بهلحاظ صفات و ويژگىهاى شيطانى به انسانهايى نيز تعميم داده مىشود كه كانون شيطنت و استكبار و صفات رذيلهاند و با وسوسهها و افسونها، راه رشد و كمال را بر بنىآدم سد مىكنند و قرآن گاهى آنها را «اولياى شيطان» و گاه «حزب شيطان» و گاه «برادران شيطان» ناميده است. مانند اين آيات:
1 - «الّذينآمَنُوا يُقاتِلُون فى سبيلاللّٰه و الّذين كفروا يقاتِلُون فى سبيل الطاغوت فقاتلوا اولياءَ الشيطان اِنَّ كَيْدَ الشيطان كان ضعيفاً.» 3«آنانكه ايمان دارند در راه خدا مىجنگند و آنانكه كافرند در راه طاغوت، پس با ياران شيطان نبرد كنيد كه توطئه و نيرنگ شيطان سست و ناتوان است» .
اين آيه دلالت بر اين دارد كه هركس براى خشنودى غير خدا عملى انجام دهد، در مسير طاغوت گام برداشته كه تعبير ديگر آن، شيطان است و ياران طاغوت ياران شيطانند. 42 - «اسْتَحْوَذَ عليهم الشيطان فأنساهم