13پذيرايى تو از من، آمرزشِ تو باشد، و آنچه ميان من و تو است براى من ببخشاى.»
به دنبال اين دعا، هر چه از خدا مىخواهد با او در ميان نهاده و بر گناهانِ خود در برابر خداوندگارش اعتراف كند. و به دنبال دعا و درخواست و نيازِ خود همۀ عواملِ خوشبختى خود را از آن حضرت بارى تعالى دانسته و رهايى از آتش دوزخ را به عنوان آخرين درخواست و مهمترين حاجات به خدا عرضه دارد و با خدا كه برآورندۀ همه نيازها است اين حوائج را بدينسان در ميان گذارد:
«ألّلهم مِن قِبَلِكَ الروح والرّاحة والفَرجُ والعافية. أللّهم إنّ عمَلى ضعيف فضاعِفْهُ لى واغفر لى ما اطَّلعت عليه منّى وخَفى على خلقك، أستجير بِكَ مِنَ النّار»
«بار خدايا! رفاه و آسايش و گشايش و سلامت از ناحيۀ تواست، با خدايا! تحقيقاً عمل نيكم كم رمق و ضعيف و ناچيز است آن را به نفع من دو چندان ساز و از اعمالِ بدى كه بدانها دست يازيديم و فقط تو بر آنها آگاهى و برخلقِ تو پنهان است در گذر، و به تو از آتش دوزخ پناه مىخواهم.»
و هر چه بيشتر دعا كند، فراوان از خدا در خواست نمايد. آنگاه به استلام «ركن يمانى» و ركنى كه حجر الاسود در آن قرار دارد روى آوَرد و بر آنها بوسه زند، و طواف را با اين دعا به پايان بَرَد كه:
«ألّلهم قنِّعنى بما رَزَقتنى وبارِك لى فيما آتيتنى»
«بار خدايا! مرا بدانچه ارزانى داشتى قانع و راضى گردان، و در آنچه به من عطا فرمودى بركت و فزونى به هم رسان.»
وقتى از طواف فارغ گشت، مقامِ ابراهيم را آهنگ نمايد و در آنجا دو ركعت نماز گزارد البته مقامِ ابراهيم را به هنگام نماز پيش روىِ خود قرار دهد و در ركعتِ اول بعد از حمد، سورۀ توحيد و در ركعت دوم سورۀ جحد (الكافرون) را قرائت كند و پس از تشهد و تسليم، خداى را سپاس گويد، و بر محمد و آل او درود فرستد، و از خداوند متعال درخواست كند طوافِ او را به شرف قبول نائل سازد و آن را آخرين كار او قرار ندهد، بلكه بارها وى را به توفيقِ زيارتِ خانهاش و طواف برگردِ آن مفتخر گرداند و در مقامِ حمد و ستايش الهى و درود بر پيامبر و آلِ او و درخواستهايش، دعايى را اين چنين بخواند:
«الحَمد للّٰهبمحامده كلَّها على نعمائه كُلّها حتّى يَنتهى الحَمد إلى ما يُحبُّ و يَرضىٰ. ألّلهم صلِّ على محمّد وآلِ محمّد، وتَقبّل منّى وطَهّر قلبى وزكِّ عملى»