59كرده: «آيا در انبان همّتتان تحفهاى داريد شايسته اين دست؟ !»
نه بر عقيل مىسزد كه تا آن حدّ از خود ضعف نشان دهد كه عمرو عاص او را متهم به حماقت كند! و معاويه با جملۀ:
«عاقل باش، عاقل باش» مخاطبش سازد و نه مىتوان پذيرفت كه او خود عمل خويش را احمقانه معرفى كند!
و بالاخره عقيل نه به معاويه پناه برده و نه براى رسوايى على - ع - به سوى شام ره سپرده و مزدى براى اين رسوايى گرفته است، آن هم مزد رسوايى يك عرب ياغىِ بىنام و نشان!
يك پرسش و پاسخ آن!
ممكن است پس از مطالعۀ اين بحث، باز هم در ذهن كسى اين پرسش پديد آيد كه به هر حال اصول اين مطالب برگرفته از كتابها و منابع تاريخى است و در واقع اين منابع است كه عقيل را در گفتار و كردار اينگونه معرفى مىكند، آيا انكار اين مطالب، انكار منابع موجود نيست؟ !
پاسخ ما اين است: به طورى كه ملاحظه فرموديد، معرفى عقيل با چنين قيافهاى، نشأت گرفته از تحريف و تبليغ مخالفان و ثمرۀ تلخ عداوتهاى امويان است ولى آنچه در منابع اصيل و معتبر از نامۀ امير مؤمنان و عقيل و عملكرد وى در دست است، تكذيب و انكار اين بافتهها است.
بنابراين درباره عقيل، مخالفانش يك نوع قضاوت دارند و خود او و برادرش امير مؤمنان - ع - نوعى ديگر. آيا كدام يك از اين دو قضاوت مىتواند در كفّه حق بينى سنگين و در افق تحقيق از درخشش برخوردار باشد؟ !
گذشته از اين، اگر بنا است هر آنچه كه در منابع نقل شده، بدون تحقيق و بررسى پذيرفته شود، بايد منابع حديثى كه در رأس آنها صحيح بخارى و صحيح مسلم است در اولويت قرار بگيرند؛ زيرا محتواى آنها احاديثى است كه با سلسله سند به خود رسول خدا - ص - منتهى مىگردد، نه مانند محتواى منابع تاريخى كه مأخذشان در نهايت «قيلَ» و «نُقل» است.
نكتۀ قابل تذكر
در تكميل اين بحث، تذكر نكتهاى لازم است و آن اين كه در فيلم ملاقات عقيل با امير مؤمنان - ع - از ترسيم يك موضوع و ارائه يك مطلب غفلت و يا عمداً و به عللى صرف نظر شده است و آن نكته اين است كه به هنگام ملاقات عقيل با امير مؤمنان در كوفه و درخواست كمك مالى از