44
2 - حرم بقيع داراى دو درب بوده است:
بنا به گفتۀ ابن نجار، مدينه شناس معروف (متوفاى 647) حرم ائمۀ بقيع، داراى دو درب كه يكى از آنها هميشه و در تمام اوقات روز، به روى زائرين باز بوده است. وى در ضمن اشاره به عظمت و قدمت وارتفاع ساختمان اين گنبد و بارگاه مىنويسد: «و عليها بابان يفتح أحدهما فى كل يوم للزيارة» . 13 - محراب حرم بقيع:
يكى ديگر از خصوصيات اين حرم شريف داشتن محراب است. در اين مورد سمهودى مىنويسد: «و رأيت فى أعلى محراب هذا المشهد: امر بعمله المنصور المستنصر باللّه» . 24 - حرم بقيع خادمانى داشته است:
شواهد تاريخى نشانگر اين است كه حرم شريف بقيع نيز مانند ساير حرمها داراى خادم، كفشدار و زيارتنامه خوانهاى متعدد بوده است. در اين زمينه ما به نقل مطالبِ سه تن از نويسندگان كه هر يك داراى نكات قابل توجه و حائز اهميت مىباشند، مىپردازيم:
نايب الصدر شيرازى مىگويد: سه شنبه هيجدهم (محرم 1306 ه.) به عنوان آستان بوسى حضرت مجتبى - عليه سلام الله - به بقيع رفتم، با اين كه سه ساعت از آفتاب برآمده بود، خدام نيامده بودند. ساعتى در بيرون بقعه، روى زمينِ عرشِ مكين نشسته، دو سودانيه كفشدار صحبتى مىنمودند كه اسامى خدام از اين قرار است: سيد عبدالكريم، سيد جعفر، سيد زين العابدين، سيد احمد من بنى الحسن.
سپس مىگويد: سؤال نمودم «كَمْ رِيالٍ يُوصَل الَيِهِم مِن طَرَفِ الحٰاجِ؟ قٰالَتٰا لاٰ تَقُلْ رِيال بَل ليٖرات وَ جِنٰات 3وَ الُوفَ وَ مِآت» بعد از ساعتى آمدند درِ روضۀ مباركه را گشودند و مشرف شدم، انگشتر فيروزجى داشتم، تمنا نمودند، نياز نمودم 4.
امين الدوله 5در سفر نامه خويش مىنويسد:
يكشنبه يازدهم محرم 1316، على الصباح مُحرِم كعبۀ مقصود و فوز به مقام محمود شدم و از دل و جان، به آن آستان نماز آوردم. هوا روشن شد، هواى بقيع و زيارت ائمۀ هدىٰ كردم، آنجا جز حاج صادق يزدى و يك ضعيفۀ كفشدار و يك سقّا كسى نبود.
كليددار، متولّى و زيارت نامه خوان حضور نداشتند. درب بقعۀ متبركه بسته و مقفل بود، بى آنكه سبب معلوم شود. از بيرون سر بر آستان نهاده، زيارت خواندم ونماز زيارت گزارده، برگشتم. . . به چند نفر از حاجيها و هم سفرهاى ايرانى، حضور داده و بسته بودن درب حرمِ ائمّۀ - صلوات اللّه عليهم اجمعين - به تواتر گفتند كه اين معامله به تعمّد است. در اين اثنا شيخ جزّاء و حاج صادق آمدند و خلاصۀ تحقيقات آنها اين كه: حضرت شريف به جناب شيخ الحرم، شرحى نوشته، توصيه كردهاند كه چون زوّار كِرام و مردم جليل و نبيل از ايرانيان، به مدينۀ طيّبه مىآيند، اهتمام كنيد خدّام و كليد داران و متولّيان طمع و توقع بىجا در اخذ و عمل ناروا را نكنند. شيخ الحرم نظر به توصيۀ شريف قدغن كردهاند از زوار چيزى گرفته نشود و چون در بقعه بقيع بر سبيل مقطوع از هر كس چند قرش گرفته مىشد سيد عبدالكريم برزنجى كليددار بقعه شريفه از حكم شيخ الحرم اعراض و در خانه نشسته، به بقيع نيامده است كه در به روى زوّار بگشايد. در اين مبحث بوديم كه سيد حسن هم وارد شد و گفت قضيه همين است. گفتم اين چه شيخ الحرم است كه حكمش در سيد عبدالكريم به نقيض مقصود اثر مىكند؟ !
وى پس از شرح مفصّلى كه دربارۀ ملاقات و بحث و گفتگويى كه با شيخالحرم داشته و منجر به باز شدن حرم بقيع گرديده