23خواندن در آنجا افضل نيست، امام (ع) در پاسخ چنين برداشتى مىفرمايند: «مراد من از امر به اتمام، ترس از اهل سنت و براى تقيه نبوده؛ بلكه به جهت فضيلتِ آن اماكن اينگونه امر كردم؛ من و پدرانم وقتى وارد مكه مىشديم مخفى از عامه نماز را تمام مىخوانديم.» در اينصورت، امام (ع) فهم و برداشت هشام، مبنى بر تقيهاى بودنِ اتمام را رد نمودند. 1
جمع بندى بين ادله
الف) جمع عرفى
تخيير موضوعى
در مورد اين جمع كه مرحوم صدوق 2و قائلين به تعين قصر مطرح مىكنند؛ بايد گفت:
رواياتِ دال بر وجوب اتمام [كه در فصل دوم مقاله مطرح گرديد] نسبت به قصد اقامت ده روز و عدم آن، اطلاق دارند، و روايات دال بر تعين قصر، تمام بودنِ نماز در اين اماكن را به قصد اقامت ده روز مقيد نموده است؛ بنابر اين، عموميت ناشى از اطلاق ادلۀ تمام، بر تقييد ناشى از ادلۀ تقصير حمل مىگردد. در اين صورت، روايات فصل دوم بعد از اين حمل و جمع عرفى، بر استحباب انتخاب اقامت ده روز در اين اماكن توسط مسافر دلالت مىكنند؛ به عبارت ديگر، اين روايات مسافر را ترغيب مىكنند كه در اين اماكن عزم و قصد اقامت كند. با توجه به اين بيان، مشخص مىشود كه تخيير مستفاد از روايات [مذكور در فصل سوم مقاله] به تخيير مسافر بين انتخاب قصد اقامت ده روز و عدم آن معنا مىگردد؛ يعنى مسافر در اين اماكن شريف، مخير است خود را از كسانى قرار دهد كه با قصد اقامت ده روز، نمازشان را تمام مىخوانند و يا از كسانى باشد كه نمازشان را شكسته مىخوانند و به اصطلاح، تخيير مستفاد از اين روايات، به تخيير موضوعى معنا مىشود نه حكمى. طبق اين حمل، ميان اماكن چهارگانه و