77پيشتر آورديم كه در مورد «استظلال در روز» دو قول وجود دارد؛ «حرمت استظلال» ، كه نظريۀ مشهور فقهاى شيعه بود و «جواز استظلال» كه نظريۀ فقهاى اهل تسنن است و در ادامه بدان خواهيم پرداخت:
ب. جواز استظلال
ابن جنيد و فقهاى اهل سنت قائل به جواز استظلال در حال احراماند.
1. ابن جنيد اسكافى كه قائل به استحباب عدم تظليل است، مى نويسد: «يستحبّ للمحرم أن لا يظلّل على نفسه، لأنّ السنة بذلك جرت فان لحقه غيث (غيب، خ ل) أو خاف من ذلك فقد روي عن أهل البيت (عليهم السلام) جوازه، و روي أيضا أن يفدي عن كلّ يوم بمدّ و روي في ذلك أجمع دم و روي لإحرام المتعة دم و لإحرام الحج دم آخر» . 1همچنان كه از كلام ابن جنيد پيداست، وى قائل به استحباب عدم استظلال است و دليل فتواى خود را روايات ميداند. وى در عين حال، قائل به پرداخت كفاره نيز شده است.
ليكن دركلام ابن جنيد تفريعى وجود دارد؛ «فإن لحقه عنت أو خاف من ذلك. . . دم» اين تفريع بنا بر نظر وى دلالت بر اين دارد كه ترك استحباب براى شخص مضطر منعى ندارد. ولى ميتواند فديه دهد يا قربانى كند. اين عبارت دليل بر جواز در حال اضطرار است، نه درحال اختيار. مفهومش آن است كه استظلال در حال اختيار جايز نيست و گرنه اين تفريع مفهومى نداشت. 2علاوه، فتواى ابن جنيد فتواى شاذى است كه جز اهل سنت هيچ موافقى ندارد.
دلا يل جواز
رواياتى وجود دارد كه به ظاهر دليل است بر جواز استظلال و تأييد قول ابن جنيد:
1. صحيح حلبى
«عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ (ع) عَنِ الْمُحْرِمِ يَرْكَبُ فِي الْقُبَّةِ؟ قَالَ: مَا يُعْجِبُنِي