66خورشيد قرار دهد؛ همچنانكه در روايت عثمان و صحيح عبدالله بن مغيره آمده است:
«اضْحَ لِمَنْ أَحْرَمْتَ لَهُ» . ونهى ازكنيسه و محمل در برخى روايات دليل نميشود كه علت تحريم استظلال، ساتريت باشد. 1
در اصطلاح فقه:
استظلال يعنى سايه گرفتن، سايه قرار دادن بر سر؛ مانند استفاده از چتر يا زير سايه رفتن، سوار شدن بر ماشين داراى سقف. 2
فصل دوم. استظلال در روز
استظلال در روز، با چهار شرط محقّق ميشود:
1. مُحرم در حال اختيار باشد نه در حال اضطرار 2. سايه بر سر بيفتد نه بدن 3. استظلال در حال حركت باشد نه در حال توقف و در منزلگاه 4) . استظلال براى مردان باشد، نه براى زنان وكودكان.
در مورد «استظلال در روز» دو قول وجود دارد: الف) حرمت استظلال، كه نظريۀ مشهور فقهاى شيعه است. ب) جواز استظلال، كه قول ابن جنيد اسكافى و فقهاى اهل سنت است.
الف. حرمت استظلال
فقيهان شيعه؛ اعم از قدما، متأخرين و معاصر، قائل به حرمت استظلال وسايه گرفتن به سر، در روز هستند؛ چه بر مبناى نخست، كه استظلال را به معناى سايه گرفتن از آفتاب و مصداق آن را فقط در روز دانستهاند و چه بر مبناى كسانى كه استظلال را به معناى استتار و پوشش ميدانندكه علاوه بر روز، شب و هواى بارانى و ابرى را نيز مصداق استظلال ميشمارند.
قدر متيقنِ هر دو نگاه و مبنا، حرمت سايه گرفتن و استظلال در روز است و وجه افتراق ميان آن دو، شب و روزهاى ابرى وبارانى ميباشد. بنا براين، فتاواى عالمان شيعه حرمت استظلال در روز است. بر خلاف اكثريت اهل سنت كه استظلال را جايز ميدانند و حرمتى