9«استظلال» ؛ معناى طلب دارد و بيشتر با حرف جر مىآيد، به خصوص در احاديث اين باب كه همه با حرف جر استعمال شده است. اين كلمه اگر از «ظلّ» باشد، طلب سايه است؛ مثل: «فَلْيَسْتَظِلَّ مِنْهَا» يعنى از خورشيد به سايه يا زير سايبان پناه برد و هر دو معنا درست است و اگر از «ظلّه» باشد، طلب سايبان و زير سايۀ چيزى رفتن است؛ مانند: «يَسْتَظِلُّ مِنَ الْمَطَرِ » ؛ «از باران زير سايبان رفت» يا مثل: «فَيَسْتَظِلُّ فِي الْخِبَاءِ» ؛ «در زير خيمه نشست» يا «اسْتَظَلَّ بالظِّلِّ: مَالَ إِلَيه وَ قَعَد فِيهِ» 1؛ «استظَلّ بالظّلّ» ى عنى به سايه ميل پيدا كرد و در زير آن نشست.
«تظليل» : «ظلّل» ألقى عليه «ظلّه» ؛ «سايبان بر سر خود قرار داد.» «تظلّل بالشجرة؛ جلس فى ظلّها» ؛ «در سايه درخت نشست.» 2
«تغطيه» : پوشاندن و پنهان كردن است و از نظر معنى، «واوى» و «يايى» آن تفاوت نمىكند و در اصطلاح؛ يعنى اينكه مُحرم حق ندارد روى سر خود را بپوشاند؛ به اين معنا كه آن چيز بر سر او بچسبد. استظلال ايجاد سايه بر بالاى سر است و خود بهطور مستقل يكى از محرمات احرام است و مراد از پوشاندن سر - كه در روايات از آن به «تغطية الرأس» تعبير شده - پوشاندن روى سر است و اين نيز يكى از محرمات احرام براى مردان مىباشد و براى خانمها پوشاندن صورت است كه در روايات از آن به « تغطية الوجه» تعبير شده و ارتكاب هر يك از اين موارد، كفارۀ مستقل دارد.
2. احكام فقهى استظلال در شب
در ضمن بحث، به دو مسأله از مسائل استظلال در شب، از مناسك حج امام خمينى (قدس سره) اشاره خواهيم كرد:
1. نشستن در زير سقف، در حال طى منزل در شب خلاف احتياط است گر چه جايز بودن آن به نظر بعيد نيست. بنا بر اين، بعيد نيست جايز بودن نشستن مُحرم در هواپيمايى كه شب حركت مىكند. 3
2. در شب استظلال نيست؛ بنا بر اين، جايز است مُحرم در شب با ماشين سقف دار به مكه برود ولى در هواى ابرى، در روز جايز نيست، مگر ابر به طورى تيره باشد كه استظلال صدق نكند. 4