43حج از عبادتهاى جامع است. منظور از عبادت جامع عبادتى است كه هم ابعاد فردى دارد و هم ابعاد اجتماعى. لذا به لحاظ بركات هم جامع است. هم بركات فردى دارد و هم بركات اجتماعى. هم بركات دنيوى دارد و هم بركات اخروى. امام خمينى با استناد به آيه شريفۀ: ( جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ )2 فرمودهاند: « فريضۀ حج در بين فرايض الهى، از ويژگىهاى خاصى برخوردار است و شايد جنبههاى سياسى و اجتماعى آن بر جنبههاى ديگرش غلبه داشته باشد، با آنكه جنبه عبادىاش نيز ويژگى خاصى دارد.»3 و از مسلمانان متعهد، كه در اين مجمع عمومى و سازمان الهى با لغو امتيازات، متحد الشكل و بدون توجه به رنگ و زبان و كشور و منطقه، هر سال يك بار در مواقف شريفه مجتمع مىشوند و با سادهترين و بىآلايشترين جهات مادى گرد هم مىآيند و به وظايف و آداب اسلامى عمل مىكنند، خواستهاند كه از جهات سياسى و اجتماعىِ آن غافل نباشند؛ جهاتى كه اگر مسلمانان جهان به گوشهاى از آن توجه كرده و عمل كنند، عزتى كه خداوند براى مؤمنين قرار داده است، بازيابند و به مفاخر اسلامى - الهى كه حق مسلمين است برسند و در پناه اسلام عزيز و زير بيرق توحيد و پرچم لا اله الا الله از استقلال و آزادى حقيقى برخوردار شوند و دست مستكبران و عمال آنان را از كشورهاى اسلامى قطع كنند و مجد و عظمت اسلامى را بازگردانند.4
اما مسلمانان از بركات حج بهرۀ زيادى نمىبرند و البته اين امر دلايل و عواملى دارد كه لازم است مورد توجه قرار گيرد. . در مقاله حاضر ابعاد تربيتى حج، از نگاه امام خمينى، مورد تأمل قرار گرفته است. فرضيۀ مقاله اين است با توجه به اين كه امام خمينى براى انسان سه لايۀ وجودى قائل است، ابعاد تربيتى حج نيز از نگاه ايشان در سه بعد قابل ارائه خواهد بود:
1. تربيت اعتقادى: لايۀ وجودى عقلى ظرف تشكيل باورهاى انسان است. حج از طريق تقويت اعتقادات انسان نسبت به مبدأ، معاد و رهبرى الهى بر باورهاى انسان اثر مى گذارد.
2. تربيت اخلاقى: لايۀ وجودى قلبى، ظرف تحقق فضائل و رذائل است. حج از طريق تصحيح گرايشهاى انسان و جايگزينى فضايل بهجاى رذايل بر اخلاق انسان اثر مى گذارد.
3. تربيت شرعى و رفتارى: لايۀ وجودى ظاهرى ظرف تجلى رفتارهاى انسان است. حج از طريق مطالبه عمل مطابق با شريعت از سوى انسان مسلمان بر رفتارهايش اثر مى گذارد.
تربيت سياسى در هر سه بُعد وجود دارد، از اين رو مستقلا ذكر نشد. فلسفۀ سياسى در بُعد اعتقادى، اخلاق سياسى در بُعد اخلاقى و فقه سياسى در بُعد شرعى. امام از حجى كه آن را «حج ابراهيمى» مىناميد، انتظاراتى داشت كه در حوزۀ تربيت از آن به عناوينى چون «تربيت متعاليه» ، «تربيت عزت مدار» ، «تربيت ابراهيمى» و در يك كلام «تربيت محمدى» مىتوان ياد كرد. «حج ابراهيمى محمدى - صلى الله عليهما و آلهما- سالهاست غريب و مهجور است، هم از جهات معنوى و عرفانى و هم از جهات سياسى و اجتماعى. و حجاج عزيز تمامى كشورهاى اسلامى بايد بيت خدا را در همۀ ابعادش از اين غربت درآورند.»5
مفهوم تربيت
تربيت در اين بحث، در ارتباط با انسان كار مىرود و ملازم با اين معناست كه فردى كه ما از او صحبت مىكنيم؛ يعنى انسان، استعداد و توانايىهايى دارد كه آن مربّى تلاش كند زمينۀ شكوفايى و به فعليت رسيدن اين استعدادها را فراهم كند. به تعبير حكماى مسلمان، در تربيت، يك حركت داريم كه اين حركت از قوه به فعل اتفاق مىافتد. از مرحلۀ ضعف به مرحلۀ قوت اتفاق مىافتد.6 از اين رو بحث تربيت با انساشناسى گره مىخورد. 7