49در تاريخ، از نام مهاجمان به خانۀ فاطمه ياد شده و عبدالزهرا مهدى، در كتاب «الهجوم على بيت فاطمه» ، از اين افراد نام مىبرد:
«. . . 2. خالدبن وليد 3. قنفذ 4. عبدالرحمان بن عوف 5. سلمۀبن سلامه 6. مغيرۀبن شعبه و. . .»36
نوشتهاند كه مهاجمان 22 نفر بودهاند و مغيره شكنندۀ در بود.
مغيره و خطاهايى كه مرتكب شد
او در زمان خلافت خليفۀ دوم و سوم، مدتى نسبتاً طولانى، حاكم شهرهاى بصره و كوفه بوده و در اين مدت، اعمالى مرتكب شد كه از مهمترين نقاط تاريك زندگىاش محسوب مىشود.
«ثقفيان و ديگر اعراب، او را به مكارى و توطئهگرى مىشناختند. ظاهر آن است كه وى، نقشى ويژه در كشتن مخالفان خليفۀ دوم و مخالفان بنى اميه داشته است. فرزند خواندگان حارث در تلاشى كه براى انتقام از مغيره انجام دادند، مدركى به دست آورده و آن را در ازاى كشتن عقبه، حارث و افرادى از قبيلۀ بنى ثقيف افشا كردند و در صدد برآمدند وى را به قتل رسانند. فرزند خواندگان حارث متوجه شدند كه نافع، نفيع، زياد و شبل بن معبد در بصره، مغيره را با امّ جميل ديدهاند. آنان اين خبر را ميان مردم انتشار دادند و (در بصره) از امامت مغيره براى نماز جلوگيرى كردند.»37
در حالىكه چنين خبرى ميان مردم پيچيد، خليفۀ دوم وى را از بصره به كوفه، كه مركز استان بزرگترى بود، انتقال داد و در واقع او ترفيع درجه يافت و حتى اين سخن در ميان عرب شهرت يافت كه:
«غضب الله عليك، كما غضب أمير المؤمنين [عمر بن الخطاب] على المغيرۀ، عزله عن البصرۀ واستعمله على الكوفۀ!» .38
«خداوند بر تو خشم كند، همانطور كه عمر بر مغيره خشم كرد. او را از بصره عزل و به كوفه فرستاد و حكومتش داد!»
نقش كليدى مغيره در ولايتعهدى يزيد
از كارهايى كه مغيره مرتكب شد، طرح و جا انداختن موضوع ولايتعهدى يزيد بود و در واقع اين كار، با طرّاحى و نقشهريزى مغيره انجام شد. مورخان نوشتهاند كه معاويه مىخواست او را از حكومت كوفه عزل كند و سعيد بن عاص را به جايش بگمارد، مغيره كه چنين ديد، نزد يزيد رفته، گفت: چرا معاويه به فكر تو نيست و تو را جانشين خودش معرفى نمىكند؟ ! يزيد با شنيدن اين موضوع تحريك شد و به پدرش معاويه پيشنهاد داد و در ضمن گوشزد كرد كه مغيره توان عملى ساختن اين كار را دارد. با شناختى كه معاويه از گذشته و كارنامۀ يزيد داشت و از سويى با امام حسن مجتبى (ع) شرط كرده بود كه كسى را به جانشينى خود تعيين نكند، فكر مىكرد مردم اين موضوع را نمىپذيرند و اين كار نشدنى است، ليكن با پيشنهاد مغيره اميدوار گرديد و بار ديگر حكومت كوفه را كه از حساسترين مراكز اسلامى بود، به او واگذار كرد و فرمان داد كه مقدمات اين كار را در كوفه فراهم كند و از مردم آن سامان براى يزيد بيعت بگيرد.39
مغيره و افتادن به دامن مرگ
در سال چهل و نهم هجرت، دركوفه طاعون آمد و جمعى فراوان به آن مرض مردند. مغيره كه استانداركوفه بود، براى حفظ جان خويش به قصد مدينه، از كوفه بيرون رفت، غافل از اين كه گرفتار طاعون شده بود! او با خوارى تمام چشم از جهان بست و در گورستان بقيع به خاك سپرده شد.
البته دربارۀ محل دفن و مرگ او اختلافى در تاريخ وجود دارد؛ برخى مرگ او را در همان كوفه دانستهاند اما كتبى مانند استيعاب، الكامل و قاموس نوشتهاند كه مرگ او در مدينه بوده است.40
4. سعد بن ابى وقاص
سَعد (مالِك) بن أَبِى وَقّاص بْن أُهَيْب بْن عَبْدِ مَنَاف، از طايفۀ قريش و قبيلۀ بنى زهره است.
اسلام سعد بن ابى وقاص