13تواند اين بركتهاى بزرگ را به همراه داشته باشد. اين بركت ها از سوى خداست، نه ساخته و پرداختۀ انسان. انسان نميتواند با سعى و كوشش خود آفرينندۀ اين بركت ها باشد. خداوند در جايى كه سعى را در كنار اخلاص و صداقت مى بيند، بركت و رحمت خود را فرو مى فرستد. سعى و تلاش بدون صداقت و اخلاص عقيم است. پس هرگاه اين دو ويژگى (صداقت و اخلاص) همراه (سعى) شد، مبارك مى شود. صداقت و اخلاص دو واژۀ پاكيزهاى هستند كه براى سعى انسان بركت ميآورند. بركت يك كار، به اندازۀ آن كار نيست. خداوند در مدينه مسجدى را بر پايۀ تقوا و پرهيزكارى بنا كرد. هرچند اين مسجد با گل و تنۀ درخت خرما و. . . ساخته شد، اما از همان زمان تا به امروز براى مسلمانان سرچشمۀ خير و بركت هاى فراوان بوده و هست. پادشاهان و سلاطين مسجدهاى بزرگى ساخته و براى آن هزينههاى گزاف پرداختهاند، اما از آنها جز ويرانه هايى بر جاى نمانده است. آيا مسجد عباسى ها در سامرا را ديدهاى؟ آيا. . . ؟
6. تكريم
انسانهاى زيادى در زندگى خود تلاشها كردهاند، اما خداوند سعى اين بانوى صالح در درّۀ خشك و بيكشت را بر ميگزيند و آن را از مناسك حج قرار ميدهد. اين سعى چقدر ارزشمند است كه خداوند آنرا برجسته ميكند و از مناسك حج قرار ميشمارد؟
هر چند ما ارزش اين سعى را نميدانيم، اما آگاهيم كه برگزيدنهاى الهى، بر پايۀ سنتها، قواعد و محاسبه است. ما از اين سنت ها و. . . جز اندك، چيزى نميدانيم.
هاجركنيز بود، امّ ولدِ ابراهيم. در ارزشگذاريهاى رايج، چنين بانويى جايگاهى ندارد. سعى و تلاش او نيز در برترى دادنها و امتياز بنديها، در اولويت نيست، اما خداوند براى اين سعى حساب ديگرى قرار داد. ارزشگذاريهاى خداوند با انسانها تفاوت دارد، به همين دليل خداوند اين كنيز را تكريم ميكند و سعى وى را بخشى از مناسك حج و عمره قرار مى دهد. خداوند به پيامبران و اولياى خود فرمان ميدهد راه اين بانوى صالح و شايسته را بروند و پاى خود را در ميان دو كوه صفا و مروه بر جاى پاى هاجر بگذارند.
اين همه تكريم براى زنى است كه خداوند هزاران سال پيش، او را در اين درّۀ بيكشت آزمود. اين بانو در درۀ بيكشت براى يافتن آب از صفا به مروه رفت و از مروه به صفا بازگشت. در اين تلاش خود، به حكم خداوند راضى بود و او را ميخواند و از او كمك ميخواست. هرچند كسى سعى او را نديد، اما خداوند ناظر آن بود و دعايش را مستجاب كرد. خداوند اين زن صالح را گرامى داشت و با قرار دادن سعى ميان صفا و مروه در مناسك حج، تلاش وى را را ماندگار كرد تا به مردم بياموزد كه معيارهاى ارزشگذارى وبرترى دادنها نزد خداوند بهگونۀ ديگرى است. معيارهاى خداوند باآنچه در ميان مردم معيار ارزشگذارى است، تفاوت دارد؛ چه بسا كارى از نگاه بشر بيارزش باشد اما خداوند آنرا بالا ببرد. چه بسا كه كارى از نگاه مردم بسيار بزرگ باشد اما خداوند آن را ناچيز بشمارد.
7. نا اميد نشدن
نا اميد نشدن هاجر در درّهاى خشك و بيكشت شگفت آور است. خستگى توان او براى تلاش و سعى را از بين نبرد. اميد به تهيۀ آب از دل او بيرون نرفت.
در روايت آمده است: هاجر در درّۀ بيآب و علف با صداى بلند درخواست كمك كرد، اما كسى به او پاسخ نداد. وى براى يافتن آب، هفت بار ميان صفا و مروه به سعى پرداخت، اما نوميدى به دل او راه نيافت و خستگى او را از اين راه بازنداشت. سرانجام در