1825. جواهر الكلام، ج17، صص214 و 218
26. گزيدهاى از پيام مقام معظم رهبرى حضرت آيتالله خامنهاى به نمايندهاش جناب آقاى محمدى رى شهرى.
27. وسائل الشيعه، ج11، ص58
28. حج: 27
29. بقره: 183
30. مائده: 6
31. بقره: 21
32. حج: 27
33. آل عمران: 97
34. در اصطلاح وضع الظاهر موضع المضمر گفته مىشود كه فوايدى در كتب معانى بيان براى آن ذكر شده است.
35. روح المعانى، ج4، ص13
36. آل عمران: 96
37. حج: 25
38. بحار الانوار، ج96، ص32
39. حج: 25
40. حج: 25
41. عاكف كسى است كه در مكه اقامت گزيده است.
42. بادى كسى است كه براى به جا آوردن حج به مكه آمده است و از اهالى مكه محسوب نمىشود؛ چنان كه على7 در اين زمينه فرمود: «
فَالْعَاكِفُ مُقِيمُ ِ بَادِي الَّذِي يَحُجُّ إِلَيْهِ مِنْ غَيْرِ أَهْلِهِ » ، (نهج البلاغه، نامه 67)
43. حج در كلام و پيام امام خمينى1 ص14
44. آل عمران: 96
45. تفسير كبير، ج7، ص151 و مجمع البيان ذيل آيه با تفاوتى مختصر.
46. ميقات حج، شماره4
47. كشاف، ج1، ص386؛ تفسير كبير، ج8، صص153و 154
48. الميزان؛ روح المعانى؛ كشاف؛ صافى، تفسير كبير، ذيل آيه.
49. در المنثور، ج2، ص265
50. وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتيقِ ، ح29
51. مقاييس اللغه.
52. بقره:125
53. حج: 26
54. ابراهيم: 37
55. توبه: 28
56. طه: 13
57. اين اضافه، اضافۀ تشريفيه است؛ يعنى: براى بيان شرافت و فضيلت كعبه به خدا نسبت داده شده است، مثل: شهرالله و كتاب الله، و الاّ خداوند منزه از صفات اجسام است و ازطرف ديگر اين نهايت لطف خداوند به بندگانش است كه نقطهاى را معين كند و به خودش نسبت داده و بندگان خود را دعوت كند تا از نزديك ميهمان او شوند و آنها را مورد اكرام قرار دهد؛ چنان كه مولى على7 فرمود:
«الْحَاجُّ وَ الْمُعْتَمِرُ وَفْدُاللهِ وَ حَقٌّ عَلَى اللهِ تَعَالَى أَنْ يُكْرِمَ وَفْدَهُ وَ يَحْبُوَهُ بِالْمَغْفِرَةِ» . بحارالانوار، ج96، ص8