10اميد و محروم نخواهند شد. از اين رو گفتهاند: از بزرگترين گناهان آن است كه حاجى در عرفات حضور يابد و خيال كند خداوند او را نيامرزيده است!
راز حج اين است كه همصدايى و هم ناله شدن اوليا و فرزانگانى كه از همه جاى دنيا به آن محضر آمدهاند، تحقّق يابد؛ از اين رو، پيامبر خدا (ص) فرمودهاند: حج، عرفه است! (الحّجُ عرفۀ) هيچ چيز مانند اين همدلى و همنوايى بندگان خالص در آن سطح گسترده و دريكجا، رحمت خدا را نازل نمىكند.
*رمى جمرات
در رمى جمرات، قصد كن كه به عنوان اظهار بندگى و عبوديت، تسليم محض در برابر فرمانى و در پى امتثال امر خدايى، بىآنكه جز خواست آن معبود را دخالت دركار دهى؛ مانند ابراهيم خليل كه وقتى به اين محل رسيد تا فرمان را اجرا كند، ابليس بر او ظاهر شد تا حجش را خراب نمايد و او را دچار نافرمانى خدا سازد. امّا آن حضرت به امر پروردگار او را با سنگ طرد كرد و از خود راند. مپندار كه شيطان سراغ تو نخواهد آمد! كه خود اين توهّم، نيرنگى شيطانى است تا مغرورت كند. شيطان القا مىكند كه اين سنگ افكندن چه ثمرى دارد؟ و كارى شبيه بازيچه است. امّا اعتنا نكن و او را از خود بران و بدان كه گرچه در ظاهر به جمرات سنگ مىافكنى، ولى باطن آن، طرد و ردّ شيطان و شكستن كمر اوست و ناكام كردن شيطان جز با امتثال امر خدا نيست.
*قربانى
قربانى، راه و گامى است به قرب الهى، پس قربانى كامل انجام ده و اميد داشته باش كه در مقابل هر عضوى از آن، همان عضو تو از آتش دوزخ رهايى مىيابد؛ آنگونه كه در روايات وعده دادهاند. پس هر چه قربانى كاملتر و اجزاى آن برتر باشد، بهتر تو را از آتش دوزخ مىرهاند.
*زيارت مدينه
وقتى نگاهت به ديوارهاى شهر مىافتد، به ياد آر كه اين شهر برگزيدۀ خدا براى حبيبش محمد (ص) است كه وى به سوى اين شهر هجرت كرد و در آن، احكام و شرايع الهى را بنيان نهاد و با دشمنان حق جنگيد و دين خدا را تا واپسين لحظات حيات، آشكار ساخت؛ شهرى كه تربت و مزار پيامبر در آن است.
در اين شهر، به ياد آور كه قدم جاى پاى پيامبر مىگذارى، پس آهسته و با وقار گام بگذار و عبور و راهرفتن او را در كوچهها و گذرهاى مدينه يادكن و خشوع و آرامش قلبى او را به ياد آور و صدا را در اين شهر بلند مكن. از آنان يادكن كه افتخار هم صحبتى و هم نشينى و ديدار او و شنيدن كلماتش را داشتند و حسرت بخور كه تو از اين نعمت محروم بودهاى. به ياد آور كه اگر توفيق ديدن جمالش را در دنيا نداشتى، شايد در آخرت هم از ديدارش محروم باشى و به خاطر كارهايت، در آن سرا نيز ميان تو و او فاصله افتد.
امّا اميدوار باش، حال كه از شهر و ديار خود به قصد زيارت او آمدهاى و تنها انگيزۀ تو شوق ديدار و عشق ديدن آثار او بوده است، خدا هم تو را به ديدۀ رحمت بنگرد. چون به مسجد پيامبر برسى، به ياد آور كه اوّلين واجب الهى در اين صحنه و عرصه برپا شده و به رحمت خدا اميدوار باش و چه مناسب است كه مؤمن در اين ديار، «خشوع دل» داشته باشد.
وقتى حضرت رسول (ص) را زيارت مىكنى. خود را چنان بپندار كه در محضرش ايستادهاى و آن حضرت، حضور و زيارت و سلام تو را مىبيند و مىشنود و پاسخ مىدهد. سيماى او را در نظر آور، رتبه و مقام والايش را در دل خود تصوّر كن و به او سلام ده.
در حديث است كه فرمود: «هركس بر من يك بار صلوات و درود فرستد، خداوند ده بار بر او صلوات مىفرستد.»5 وقتى كسى از دور بر او درود فرستد، چنين پاداشى مىيابد. پس آنكه راهها پيموده و به شوق پيامبر سختىها كشيده و در مدينه كنار مزارش حضور يافته، چه پاداشى خواهد داشت؟ !
آنگاه نزديك «منبر» برو و تصوّر كن كه پيامبر خدا (ص) بر آن صعود كرده و مهاجران و انصار پيرامونش حلقه زدهاند و آن حضرت، ايشان را به طاعت خدا دعوت مىكند. از خدا بخواه در قيامت نيز ميان تو و او جدايى نيندازد.