13در روايتى از امام صادق (ع) آمده است: «پس از آنكه آدم (ع) در زمين صفا از مفارقت بهشت، كه درجوار حق تعالى بود، در حال سجده چهل روز گريست، جبرئيل بر وى نازل گرديد. . . [و چگونگى توبه را برايش بيان كرد و] گفت: اى آدم، برخيز و غسل كن و مُحرم شو. . . روزى كه محرم شد و داخل در عرفات گرديد، هشتم ماه ذى حجه بود و مأمور شد به تلبيه و چون ظهر روز عرفه شد، مأمور گرديد غسل كند و پس از نماز عصر خداوند متعال كلماتى به وى القا كرد و آن كلمات اين بود:
«
اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ اعْتَرَفْتُ بِذَنْبِي فَاغْفِرْ لِي إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ »
.
آدم (ع) با حال گريه و مناجات در عرفات ماند، بعد از غروب روانۀ مشعر الحرام گرديد و چون صبح شد، خدا را به كلماتى خواند و خداوند توبۀ او را پذيرفت و پس از آن روانۀ مكه شد. . .24
بايد دانست كه آدم (ع) با استعداد كامل و فطرت خالص و نورانى آفريده شد و با اجراى برنامۀ تعليم اسماء، عنوان خلافت را يافت.
بديهى است، همۀ انسانها مى توانند با آگاهى، عرفان و پرهيزگارى، به قلۀ كمال و تعالى برسند و رستگار و سعادتمند گردند. خداوند نيز نه تنها آدم را بعد از توبهاش به دار كرامت و سعادت برگردانيد بلكه هر انسانى كه راه خطا پيموده، اگر برگردد و به سوى پروردگار خود رجوع كند، او را به دار كرامت و سعادت بر مىگرداند.25
صدرالمتا لّهين از اين بازگشت تحت عنوان حركت به عالم قدس، وطن اصلى و مكان عالى ياد مىكند: «
ففي كلّ مدّة يفيض من عالم القدس الإلهي نفوساً إنسانيّة يرجع ما كمل منها بالعلم و التقوي إلى الوطن الأصلي، و المكان العالي. . . »26
بر اين اساس است كه مىگوييم تلبيه:
- اعلام بازگشت به جايگاه قدسى و انسانى است.
- هم اجابت دعوت پروردگار است و هم اعلان حركت و سير روحى به سوى كمال و تعالى.
- شعار بندگى و آغاز براى زندگى و بالندگى است.
- ذكرى است كه هم مسير را مشخص مىكند و هم جايگاه انسان را درجهان هستى مىشناساند و نشان مىدهد آدمى در جايگاهى قرار گرفته كه مورد خطاب و دعوت پروردگار است. او به اين سرزمين فراخوانده مىشود تا در درياى بيكران رحمت الهى قرارگيرد و همراه و همنوا با فرشتگان و پيامبران نواى بندگى و دلدادگى سر دهد.
امام صادق (ع) مىفرمايد: «وَ بِهَا لَبَّى الْمُرْسَلُون»27 و در حديثى ديگر از تلبيۀ امت پيامبر در اصلاب پدران و ارحام مادران، سخن به ميان آمده است:
«قَالَ رَسُولُ اللهِ (ص) : فِي ذِكرِ كَلاَمِ مُوسَى (ع) فَنَادَى رَبُّنَا عَزَّ وَ جَلَّ يَا أُمَّةَ مُحَمَّدٍ فَأَجَابُوهُ كُلُّهُمْ وَ هُمْ فِي أَصْلاَبِ آبَائِهِمْ وَ فِي أَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ: لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لاَ شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ، إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ، لا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ، قَالَ: فَجَعَلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ تِلْكَ الإِجَابَةَ شِعَارَ الْحَج» 28
آدم (ع) نيز پس از هبوط به زمين، با همين پيام عازم زيارت خانۀ الهى گرديد و مسير توبه و منزلت يابى را آغاز كرد.
تلبيه ذكرى است واجب براى حركت، فرمان بردارى و عبوديت؛ چنان كه امام صادق (ع) مىفرمايد:
«
وَ لَبِّ بِمَعْنَى إِجَابَةٍ صَادِقَةٍ صَافِيَةٍ خَالِصَةٍ زَاكِيَةٍ لِلهِ سُبْحَانَهُ فِي دَعْوَتِكَ مُتَمَسِّكاً بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى. . . » .29
«و آنگاه با اجابت صادقانه، خالصانه، بى پيرايه و صاف از دعوت خدا، لبّيك گويان به ريسمان محكم الهى چنگ بزن.»
به گفتۀ عالم ربانى، مرحوم بهارى همدانى، حج گزار بايد هنگام گفتن لبّيك «ملتفت باشد كه اين اجابت، ندايى است كه به او متوجه شده است: اولاً صادق باشد كه قبول كردم كلّ طاعتى را كه براى خداوند متعال است و ثانياً مرددّ باشد كه اين عمل از او قبول خواهد شد يا نه؟»30
به يقين مهمترين چيزى كه خداوند انسانها را به آن دعوت كرده، اطاعت و عبوديت و تلاش براى رسيدن به قرب الهى است كه در سايۀ معرفت و شناخت بشر و قرار گرفتن در منزلت و جايگاه واقعى انسانى به دست مىآيد.
1. تفسير القرآن الكريم (صدرا) ج3، ص101
2. ر. ك. به: محمد شجاعى، مقالات، ج1، صص23-21
3. ر. ك. به: محمد بهشتى، سلامتى تن و روان، صص33-30
4. فهرست غرر، ص387، شماره 2935