28بهصورت فجيعى به قتل رسانيد و جامه از تن سرور جوانان بهشت به در آورد و دختران و پسران خردسال و زنان اهل بيت را به اسيرى گرفت و از تمامى اينها گستاخانهتر اينكه سر از تن مبارك او جدا ساخت و در مقابل ديدگان همه، با چوب خيزرانى كه در دست داشت، بر لب و دهان حضرت زد و اين اشعار را خواند:
لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْكِ فَلا
«بنى هاشم، حكومت و مملكت دارى را بازيچه خود قرار دادند. پس نه خبرى از نبوت در كار بوده و نه وحيى از آسمان نازل شده است!
من اگر انتقام نگيرم، هرگز خود را از تبار بنى اميه نخواهم شمرد. از خاندان احمد (محمد (ص)) ، به خاطر آنچه انجام دادند، انتقام خواهم گرفت.»
از اين رو، موضع اسلام در اين باره (محيط سالم و ناسالم خانوادگى) ، اين است كه بايد در امر ازدواج حساس بود و براى نسل آينده خود همسرى از خانواده سالم و اصيل برگزيد و تنها فريب جمال ظاهرى را نخورد. از اينرو، پيامبرخدا (ص) فرمود:
«إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ، قِيلَ يَا رَسُولَ اللهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ؟ قَالَ: الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْءِ» . 41
«برحذر باشيد از خضراء دمن ( \ گُل روييده در مزبله) ، ياران گفتند: پيامبر خدا! منظور از خضراء دمن چيست؟ فرمود: همان زن زيباست كه در محيط فاسد بار آمده باشد!»
پيداست امّالبنين نمونه اعلا و الگوى والاى كرامت و اصالت خانوادگى بود كه اميرمؤمنان (ع) اين بانوى ارجمند را، از آن خاندان دلاور پرور و نجيب به همسرى بر مىگزيند.
4. احساس مسؤوليت و تكليف در مقابل دين خدا؛ يكى از دلايلى كه باعث شد امّالبنين (س) در عشق به حسينبن على (عليهما السلام) ذوب شود و با تمام وجود پيرو اهل بيت (عليهم السلام) شود و به رفيعترين درجات ايثار و فداكارى در اين راه نايل آيد و از خود و فرزندانش و هرآنچه دارد، شمعهايى بسازد تا گِرد وجود نازنين ريحانه رسول الله (ص) و جگر گوشه بتول (س) بسوزند و بسازند تا از او حمايت و دفاع كنند، احساس مسؤوليت امّ البنين در برابر اهل بيت (عليهم السلام) بود.
در همين راستا، حضرت امام جواد (ع) فرمود:
«مؤمن به سه خصلت نياز دارد: توفيق الهى، واعظ درونى و ناصح بيرونى.»
بايد گفت اين بانوى گرامى (امّالبنين) هر سه خصلت ياد شده را داشت؛ بدين معنى كه او، هم از توفيق و مدد الهى دراين مسير بهره برد و هم از واعظ درونى در ارتباط با احساس مسؤوليت نسبت به خاندان پيامبر (ص) برخوردار شد و هم از ارشاد و راهنمايىهاى همسرش، علىبن ابىطالب (ع) ، به عنوان ناصح بيرونى استفاده كرد و با اين خصلتها برتر از ديگر زنان شد.
در جامعه و در طول تاريخ شاهديم كه برخى از زنان چگونه با فرزندان شوهر كه از زن ديگر به دنيا آمدهاند، رفتار مىكنند و چه عذابها و رنجها براى آنها ايجاد مىنمايند، تا آنجا كه تحمّل محبت كردن پدر نسبت به فرزند خود را ندارند، بلكه سعى در ايجاد جدايى و نفاق ميان آنان مىكنند، در حالىكه اين حسادتها و تنگ نظرىها و حقارتها در وجود امّالبنين (س) نبود، بلكه او بهجهت معرفت و مسؤوليت، همه فرزندان خود را فداى فرزندان فاطمه زهرا (س) كرد؛ چرا كه آنان را بر اين راه و منش تربيت نموده و امتياز فرزندان فاطمه زهرا (س) را براى آنان تشريح كرده بود تا همواره گوش به فرمان آنان باشند و هرگز از راه و روش ايشان سرپيچى نكنند كه نمونه بارز آنرا در واقعه عاشورا مشاهده مىكنيم.
امّالبنين. . . در راستاى يك زندگى زناشويى موفق
او همسرى با ايمان و مادرى شايسته و مديرى موفق بود و مىپسنديد كه خدمتگزارى مخلص باشد؛ از اينرو، او در خانه على (ع) تلاش بيوقفهاى داشت تا خوشبختى و سعادت را به خانه شويش و نيز براى فرزندانش و فرزندان همسرش ارمغان آورد. البته امّالبنين هرگز راحتى خود را بر آسايش و آرامش شوهرش و فرزندان فاطمه (س) ترجيح نمىداد.