63از ميان سه عيد يهود، مهمترين آنها عيد سوكوت بود. الكانا در اين عيد به سيلو مىرفت. سوكوت تا زمان مورخ يهودى، جوزف، بزرگترين و مقدسترين عيد عبريها بود. اساسىترين مراسم اين جشن، برپا ساختن سايبانها بود كه در اواخر دوران اسارت مرسوم شده بود.83
در اين سه عيد كه حج هم برگزار مىشد، از آنجا كه دست خالى رفتن مناسب نبود، هر كسى بر اساس بركتى كه خداوند به او عطا كرده بود، موظف بود به اندازۀ توانش هديهاى براى معبد بياورد. حجاج معمولاً هدايا را خودشان تهيه مىكردند، فقط به نظر مى رسد تدارك قربانى معبد، سازماندهى تجارى مشخصى داشته است.84
بعد از اشغال بابل، معبد بازسازى شد و حج سال 515 با عيد فسيح از سرگرفته شد.85 جشن سوكوت با شكوه تمام برگزار شد.86 به مرور زمان، چون ضوابط مربوط به حج و اهميت رعايت آن نمايانتر شد، بعد تقوا در حج تجلى بيشترى يافت.87
شكل حقوقى و كلى حج كه در سفر خروج و تثنيه مطرح است، در ميشنابه شيوههاى سنتى با توضيح و تفصيل بيشتر بيان شده است.
حج تنها بر مردان واجب بود. زنان، اسرا، معلولين، نابينايان، بيماران، سالمندان، يتميان و كودكان از اين عبادت معاف بودند.88 بر اساس آنچه در انجيل لوقا آمده است،89 كودكان پس از رسيدن به 12 سالگى و هنگامى كه بتوانند از مادرشان جدا شوند،90 مىتوانند در اين مسافرت شركت كنند.
در اين اعياد، مردم از يك ماه قبل آموزشهاى لازم را مىديدند. پانزده روز مانده به عيد، يك دهم گلهها جدا مىشد، مالياتها جمعآورى و در طول عيد براى مصارف مشترك از خزانه معبد برداشته مىشد. براى امنيت و ديگر ملزومات حجاج آمادگىهاى لازم را تدارك مىديدند. ميادين و كوچههاى شهر را آماده و خيابان ها را تعمير مىكردند. چاهها لايروبى و پل ها مرمت مىشد.
هفتاد سال پس از ميلاد، بعد از تخريب معبد، مراسم حجى كه مربوط به معبد بود، از بين رفت. اما زيارت ارض مقدس يهوديان ادامه داشت. خاطرات گذشته و آرزوى برگشت به آن سرزمين ها و قبور بزرگان يهودى در آن مكانها، يهوديان را به آن سرزمين مىكشيد.
در قدس «ديوار گريه» كه به اعتقاد آنها باقى ماندۀ معبد سليمان است، از مكان هاى مهم زيارتى شد. علاوه بر قدس، مكانهاى زيارتى يهود از اين قرار است: قبور: زبولوم91 در سيدون،92 رابى (خاخام؟) مير93 در تيبرياس،94 در مروم،95 پيامبر هوشئا96 در سادف،97 بنىساموئل در سامويل،98 راحل99 در بيت اللحم، داوود در قدس، ناهوم100 در اطراف موصل، عذرا در باسوراح101 نزديك كورنا،102 حزقيل در بابل، دانيال در كركوك، استرو103 موردكاى104 در همدان يراميا105 در فوستات106 و غارايليا در تپۀ كارمل.107
اصول و آداب حج يهوديان، توسط علماى يهود تثبيت شده ودر ميشنا بخش مستقلى را به خود اختصاص داده است. رابى يوهانان بن زكاى108 نيز حج را تشويق كرده است.
از آنجا كه ديگر معبدى وجود نداشت، عمل قربانى كردن حذف شده بود، امّا به اهميت خود باقى بود. رابى گاماليل دوم، دعا براى تجديد قدس را نيز به مراسم افزوده بود.
در سال 1211، سيصد نفر از رابى هاى غربى براى مراسم حج به فلسطين آمدند. امروزه نيز در روزهاى مشخصى، يهوديان اين مكانها را زيارت مىكنند. اعتقاد آنان اين است كه اين زيارت ها برايشان شانس مىآورد و بدشانسيها را از بين مىبرد.
از اعمالى كه در مراكز حج انجام مىشد مىتوان دعا، به جا آوردن نذر، نوشتن خواستهها و آرزوها بر كاغذ و قرار دادن در اين مكان ها و. . . را نام برد.
غير از ديوار گريه و ديوار غربى معبد سليمان، زائران در ساير مراكز، از مقدسين التماس شفاعت و دعا مىكنند.
در عهد جديد يهود، حج جايگاه مشخصى ندارد. بنابر انجيل لوقا حضرت مسيح تنها يكبار در عيد براى حج به فلسطين رفته است.109 ولى انجيل يوحنا مىگويد حضرت عيسى7 هر سال در اين مراسم شركت مىكرده است.110
در باور مسيحيت، حضرت عيسى با آخرين سفرش به قدس، حج اسكاتولوژيكش111 را به شهر خدا انجام داده و پادشاهى خدا را شروع كرده است.
مسيحيان اوليه نيز مانند يهوديان معبد قدس را زيارت مىكردند.112 با اين حال كليسا مىخواست معبد تازهاى بسازد.
بنابر گزارش اپيفون،113 در هنگام سفر پادشاه هادريانوس114 در سال130، قدس ويرانهاى بيش نبود. تنها چند خانه، و يك كليساى كوچك در نزديكى محل تجمع شاگردان حضرت مسيح. (خانهاى كه بعد از عروج مسيح به آسمان، آنجا جمع مىشدند.) باقى مانده بود. اين كليسا بعدها كليساى سيون115 و زيارتگاه حاجيان مسيحى شد.
به گفتۀ اوريگن116 كه از سال 216 به بعد، عموماً در آن سرزمين ها حضور داشته، غارى در بيت اللحم (محل تولد مسيح) و مكان به صليب كشيده شدن آن حضرت در گولگوتا،117 زيارتگاه مسيحيان بوده است.