56خداوندا! از زلال وصل خويش بر كام تشنۀ ما جرعهاى بنوشان! آمين.
مشعر الحرام يا مزدلفه
مشعرالحرام در ميان دو كوه واقع است و در آن مسجدى است بهنام «مسجد مزدلفه» كه مساحت آن، بيش از 6000 متر مربع است.
آنچه در اين مكان باشكوه جلوه مىكند، گردآورى ريگ است. هنگام حج تمتّع، حاجيان از اين مكان ريگ جمع مىكنند. شيعه معتقد است كه سنگها بايد بكر و تميز باشد و بسيارى از زائران، براى يافتن سنگ به كوههاى اطراف ميروند.
آدمى در مشعر به عالىترين درك و شعور مىرسد. در اينجا است كه صحنۀ آمادگى براى مبارزه و جهاد تداعى مىشود. اينجا ايستگاه تجهيز به ادوات جنگى است براى حمله به شيطان و سنگر تجمع نيروها است. جالب اينجاست كه اين تجهيز بعد از وقوف در عرفات و تسليم در برابر عشق انجام مىگيرد، اين خود نشانۀ نوعى جهاد درونى، پيش از جهاد بيرونى است.
در سرزمين منا هستيم. اين سرزمين حدود 6 كيلومتر از مكه فاصله دارد. در اينجا بايد نفس سركش، كه در طى ساليانى خود را بر همه چيز ترجيح داده، كشته شود و بايد تمام جلوههاى دنيايى؛ از مال و جاه و مقام و حتى فرزند، فداى حضرت معبود گردد و رذايل اخلاقى؛ از كبر و نخوت و خودخواهى، كه مانند موهاى سر، از فخر انسان مىجوشد، تراشيده شود و در سرزمين منا دفن گردد و اين يكى از اعمال در منا است.
زير پل و درطبقۀ پايين جمرات ايستادهايم. درموسم حجتمتّع، درروز نخست از سه روز تشريق، زائران به جمرۀ عقبه هفت سنگ ميزنند. و در روزهاى دوم و سوّم، به هر يك از سه ستون، هفت سنگ پرتاب ميكنند، كه در جمع 49 سنگ ميشود.
امام صادق (ع) فرموده اند: چون ابليس در محل جمرات بر ابراهيم (ع) ظاهر شد و آن حضرت شيطان پليد را سنگسار نمود، همين سنت براى نسلهاى بعد باقى ماند. بنابراين، رمى جمرات در واقع يك تمرين عملى همگانى براى زنده نگهداشتن روح مبارزه با صفات شيطانى است كه همهساله بايد در زمان معلوم، به صورت يك رزمايش عمومى برگزار شود.
مسجد خَيف؛ مسجدى است بزرگ، به مساحت 20000 متر مربع، كه در منا قرار دارد. درِ اين مسجد در طول سال بسته است و تنها در زمان وقوف حاجيان در منا، در موسم حج تمتع باز ميشود. به گفتۀ مورّخان، 70 پيامبر در اين مكان نماز گزاردهاند كه از جملۀ آنها است حضرت موسى و حضرت عيسى8
قبرستان ابوطالب؛ محلّ دفن دو حامى بزرگ پيامبر خدا (ص) ؛ يعنى ابوطالب و خديجه، همسر فداكار آن حضرت است. قبرستان در تقاطع خيابان مسجدالحرام و پل حُجون قرار دارد. قبور اجداد پيامبر در سينهكش كوه در محوطهاى دربسته واقع است.
قبرستان ابوطالب تأثيرى عميق در من داشت و به شدت احساسم را برانگيخت. نمىدانم برايت اتفاق افتاده است كه در مكانى خاص، آرامشى عميق وجودت را فرا گيرد؟ آنگونه كه حس كنى دلت نمىخواهد آنجا را ترك كنى و حسكنى كه روزگارى متعلق به آن سرزمين بودهاى و ريشه و تبارت در آن خاك نهفتهاند؟ !
قبرستان ابوطالب محوطهاى كوچك است كه در سينۀ رشتهكوهى قرار گرفته و در بالاى آن، ساختمانهايى نوساز به چشم ميخورد. قبرستانى است خالى و خاموش و بر روى هر قبرى سنگى نصب كردهاند.
با ديدن آن منظره، به ياد مى آورى صحنهاى را كه پيامبر (ص) دفن خديجه (س) را نظارهگر بود. ياد ميكنى از لحظهاى كه محمد (ص) دست زهراى 5 سالهاش را گرفته و همراه على، آن يار لحظههاى تنهايياش، بر سر مزار حاميانش نشسته، اشك مىريزد. . .
سحرگاه روز يكشنبه، براى ما آخرين روزهاى مكه است. نسيم ملايمى مىوزد و كبوتران چاهى، بالاى سرمان پرواز مىكنند. به كنار نردهها مىروم و محو تماشاى كعبه و زائران ميشوم. صحنۀ با عظمتى است! با خود مىانديشم كه اين همه زائر اگر به راستى عاشق بودند و به حقيقت و كنه دين پى برده بودند، ديگر هيچ قدرتى نمىتوانست مسلمانان را تا اين حد مورد ظلم قرار دهد. باورم نمىشود با وجود نيرويى چنين عظيم، برادران و خواهران ما در فلسطين و عراق و افغانستان دچار اين همه آوارگى و گرسنگى هستند. كاش مىشد همۀ مسلمانان اين مسائل را درك كنند.
در مورد نماز جماعت در اينجا هم مطالب گفتنى زياد است و با نمازهاى ما تفاوتهايى دارد:
- در اذان و اقامه، أشهد أنّ عليّاً وَليّ الله نميگويند.