42آغاز نمودند و آنچه خواستند در اين زمينه به مرحلۀ اجرا درآوردند كه در نتيجۀ اين توطئهها، جنگهاى گستردهاى ميان اوس و خزرج بهوقوع پيوست و دو قبيلۀ يادشده را به ضعف و سستى كشانيد. 1تا اينكه جنگ بعاث پنج سال پيش از هجرت بهوقوع پيوست، 2كه اين جنگ تمامى نيروى اوس و خزرج را فرسوده كرد؛ بهطورىكه ناگزير به صلح گرديدند. 3يهوديان از صلح ميان اوس و خزرج به شدت بيمناك شدند. پس از آن بود كه ايمان خود به ظهور پيامبرى تازه را به آگاهى آنان رسانيدند. يهوديان هيچگاه پيشبينى نمىكردند كه اوس و خزرج پيش از آنها از پيامبر اسلام پيروى كنند. 4و بهوسيلۀ او، بر آنها چيره شوند. ليكن پيشىگرفتن اوس و خزرج نسبت به يارى رسانيدن پيامبر خدا، محمد (ص) و پيروى از او، يهود را به جبههگيرى در برابر حضرتش واداشت و آنان از ايمان و يارى او دست كشيدند. البته در ميان آنان افرادى بودند كه ايمانى راستين به محمد (ص) آورده و مصالح دنيايى و يا شخصى، آنان را به ترديد نينداخت؛ مانند يامينبن يامين، 5و ميمونبن يامين اسقف، 6و عبداللهبن سلام كه خود اسقفى والاتبار بود 7و از روى ايمان و اعتقاد، اسلام را پذيرا شدند.
از داستان اسلام آوردن عبداللهبن سلام، مىتوان تصويرى دقيق از زيربناى فكرى يهود، زمان هجرت و شكلگيرى اخلاق و تجارتشان با عقايد و ايمانشان و خرج آن در راه مصالح شخصى و دنيايى را ترسيم نمود. اكنون متن يادشده را با استفاده از گفتۀ تاريخنگاران مسلمان از نظر شما مىگذرانيم.
عبداللهبن سلام در اينباره مىگويد: چون خبرِ آمدن پيامبر خدا (ص) را شنيدم و از ويژگىها و نام و شكل ظاهر او و نيز زمانى را كه در انتظار ظهورش بودم، آگاه شدم، در آن هنگام در قُبا به سر مىبردم و خوشحال بودم ولى در ظاهر سكوت اختيار كرده بودم تا اينكه پيامبر خدا (ص) به مدينه قدم گذارد. هنگامى كه خبر ورود ايشان را شنيدم، تكبير گفتم. هنگامى كه عمّهام صداى تكبيرم را شنيد، گفت: اگر دربارۀ موسىبن عمران خبرى مىشنيدى، بر آن نمىافزودى. گفت: در پاسخش گفتم: عمّه! به خدا سوگند او برادر موسىبن عمران است و بر همان دينى برگزيده شدهكه موسى مبعوث شد. گفت: پس به سوى پيامبر خدا (ص) آمده و اسلام را پذيرفتم.
سپس به سوى خانوادهام بازگشتم و به آنها فرمان دادمكه اسلامآورند واسلام خويش را از يهود پنهان داشتم وگفتم: اى پيامبر خدا، يهود قومى دروغگو هستند. آنان اگر به اسلام آوردن من آگاهى يابند، مرا دروغگو خوانده، ذليل مىكنند. 8پيامبر خدا (ص) به روحيه و طبيعت درونى يهوديان آگاهى داشت. از اين رو، ملاحظه مىكنيم هنگام تنظيم نظامنامۀ اجتماعىِ مدينه، يهود را در موقعيت مناسبى قرار داد تا اينكه