20الأنبارى، 1كلمۀ «مَنْ» در جملۀ «مَنِ اسْتَطاعَ» ممكن است در محلّ جرّ باشد؛ زيرا بدل بعض از كلّ است از كلمۀ «الناس» و مىتوان آن را فاعل مصدر مضاف به مفعول؛ يعنى «حج البيت» دانست و مرفوع و ممكن است مرفوعيت «من» به سبب مبتدا بودن باشد؛ يعنى مَنِ شرطيّه، مبتدا واقع شده و فعل «اسْتطاع» هم در محلّ جزم است به «مَن» شرطيّه و جواب شرط هم محذوف مىباشد و تقدير جمله چنين است: «مَنِ استَطاع فعلَيْهِ الحَجُّ» .
«هاء» در ضمير «اليه» هم ممكن است به كلمۀ «حج» برگردد و مىتوان آن را به «بَيت» برگرداند.
دستورِ. . . ولا يَجر منَّكُم شَنآنُ قومِ أنْ صَدُّوكُم عَنِ المسجدِ الحرام أنْ تَعْتَدوا. . . 2بخشى از آيۀ 2 سورۀ مائده حائز اهميت مىباشد و انسانساز و براى تعالى روح و فكر انسانها بسيار ضرورى؛ زيرا قرآن گفته است: مسلمان نبايد كينهتوز باشد و حوادث گذشته را در فكر خود، احيا كند و در صدد انتقام برآيد و جالبتر اينكه در بخش پايانى آيه، براى تكميل دستور قبلى، خدا گفته است:
. . . وَتَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوى وَلا تَعاوَنُوا عَلَى الإِْثْمِ وَالْعُدْوانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ. 3
طبقِ اين اصل ( \ يعنى اصلِ تعاون) مسلمان موظف است كه در كارهاى نيك، تعاون داشته باشد و نه در كارهاى نادرست، نه در اعمال ستمگرانه و ظالمانه.
متأسفانه، اين اصل در جاهليتِ قرن بيستم وجود ندارد؛ زيرا در مناسبات بينالمللى، غالباً كشورهاى همپيمان و كشورهايى كه با يكديگر منافع مشترك دارند، در مسائل مهم، به حمايت يكديگر بر مىخيزند، بدون اينكه اصل عدالت را رعايت كنند و بى آنكه ظالم و مظلوم را از يكديگر تفكيك كنند و بدون اينكه مُحقّ و غير مُحقّ را تشخيص دهند. در صورتى كه اسلام به تعاون دستور مىدهد و آن نوع از همكارى را مىپسندد كه در كارهاى خوب باشد و بر مبناى عدل و نه در كارهاى نادرست و برنامههاى ظالمانه و ستمگرانه. اسلام به تعاونى كه در برنامهاى مفيد باشد دستور مىدهد و نه در تعاون بر گناه و تعدّى و تجاوز.
و چه خوب است كه اين اصل اسلامى، رعايت شود و جوامع، با كسانى كه در كارهاى مفيد گام بر مىدارند، همكارى كنند و نه با ستمگران و متجاوزان.
در آيۀ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِى جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فِيهِ وَالْبادِ وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ 4خداوند مزاحمت و مخالفتى كه كفار براى مؤمنان فراهم مىكردند و مردم را از اطاعت خدا و ورود به مسجدالحرام - كه عبادتگاه همۀ مردم است - باز مىداشتند، بيان مىكند و كيفرِ كار اينان را نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ دانسته است.
در اين آيه، خدا مسجدالحرام را «خانۀ مردم» مىداند و مىگويد: اين نمازگاه و اين محلّ عبادت و اين جايگاه، كه محلّ برگزارى