16چيز و هيچ كس هراسى به دل راه نداد.
آن حضرت در راه رسيدن به هدف والاى خويش، همه چيز خود را قربانى كرد و به مظهر تمامى صفات والاى انسانى بدل شد؛ چنانكه خداوند متعال مىفرمايد:
وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَي وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ يُظْلَمُونَ نَقِيرًا * وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لله وَهُوَ مُحْسِنٌ واتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً. 1
«و كسى كه عملى از اعمال صالح را انجام دهد، در حالى كه ايمان داشته باشد؛ مرد باشد يا زن، چنان كسانى داخل بهشت مىشوند و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد* دين وآيين چه كسى بهتر است از آن كس كه خود را تسليم خدا كند ونيكوكار باشد وپيرو آيين خالص وپاك ابراهيم گردد؟ وخدا ابراهيم را بهدوستىخود، برگزيد.»
بدين ترتيب، مناسك و اعمال حج، با اهداف پيامبران (عليهم السلام) ، كه اسوه و راهنمايان نمونۀ بشر هستند، پيوندى نزديك مىيابد كه اگر بخواهيم با گذر از اين اهداف كلّى، اصول اساسى آن را مورد توجه قرار دهيم، نشانههايى را پيش روى خود خواهيم ديد كه ابعاد مختلف «اسلام» را تشكيل مىدهند. بنابر اين، معنا ومفهوم مناسك عبارت است از:
الف) تثبيت ابعاد گوناگون باورهاى الهى در جان انسانها، عمق بخشيدن به مفاهيمى كه در تعيين چگونگى نگرش انسان به زندگى و به كلّ جهان هستى، نقش اساسى دارند؛ بازگرداندن بشر به فطرت پاك خود و بارور كردن فطرت.
ب) شكل دادن ساختار وجودى افراد بشر، به گونهاى عاطفى و هماهنگ با عقيدۀ راستين الهى و منطبق با فطرت پاك انسانى.
ج) رساندن محتواى تعاليم سازندۀ الهى به تمامى افراد بشر و اقامۀ دليل براى ايمان آوردن به آنها.
د) راهبرى و ساماندهى تجربۀ اجراى قوانين آيين الهى و ساختن جامعۀ خداپرست، كه با هماهنگى كامل به سوى كمال در حركت است، برپايى عدالت و