29سپس حقتعالى وقتى جبرئيل را به زمين فرستاد و كعبه را بنا نمود، جبرئيل به آن مكان كه بين ركن و باب بيت باشد فرود آمد و در آن مكان آدم را ديد و اين همان مكانى بود كه حقتعالى اخذ ميثاق نمود و فرشته عهد و ميثاق را در همانجا در خود فرو برد و به خاطر همين علّت حقتعالى حجر را در ركن قرار داد نه در ركنهاى ديگر سپس حقتعالى آدم را از جاى بيت به طرف صفا و حوّا را به جانب مروه راند بعد حجر را گرفت و با قدرتش در همان ركن قرار داد و وقتى آدم از صفا چشمش به حجر افتاد كه در ركن نصب شده اللّٰه اكبر و لا اله إلّااللّٰه گفت و خدا را تمجيد و تعظيم نمود فلذا سنّت است كه در هنگام روبرو شدن با ركنى كه حجر در آن است از صفا تكبير بگويند و خداوند عهد و ميثاق را در آن حجر به وديعه نهاد و در بين فرشتگان تنها او بود كه آن ميثاق را در خود فرو برد زيرا خداوند وقتى از فرشتگان راجع به ربوبيّت خود و نبوّت حضرت محمّد صلى الله عليه و آله و وصى بودن حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام اقرار خواست پشت ملائكه لرزيد و اوّلين كسى كه سرعت نمود و به آن اقرار كرد همان فرشته (حجر) بود و از او محبّتر نسبت به محمّد و آل محمّد هيچ فرشتهاى نبود از اين رو خداوند او را از بين آنها اختيار كرد و ميثاق را در او نهاد و او روز قيامت خواهد آمد در حالى كه زبان گويا و چشم بينا داشته و براى تمام آنانكه با او در آن مكان تجديد عهد كرده و امانت را حفظ نمودهاند شهادت خواهد داد.
محمّد بن على مؤلف اين كتاب مىگويد:
خبر مذكور با همين الفاظ و عباراتى كه نقل گرديد حكايت شده و معناى «إنّ اللّٰه أهبط إلى أرضه وبنى الكعبة» آن است كه خداوند متعال وقتى آنها را به زمين فرو فرستاد يعنى آن فرشته و آدم و حوّا و جبرئيل را.
ومراد از «ارضه» بينركنومقام مىباشد.
و اين مكان ثواب و اجر بسيارى براى آدم داشت لذا در همان مكان حقتعالى اخذ ميثاق نمود.
و امّا معناى «أخذ اللّٰه الحجر بيده» مقصود از «يد» قدرت مىباشد.
از چه رو سعى ميان صفا و مروه قرار داده شد؟
2. معاوية بن عمّار، از حضرت صادق عليه السلام نقل كرده كه آن حضرت گفتند:
وقتى ابراهيم عليه السلام اسماعيل شيرخوار را