19مقابل، حج و عمره عامل مؤثر براى اصلاح ايمان و تقويت دين معرفى شده است؛ 1چه اينكه حج مرورى است بر توحيد و تاريخ حاميان آن؛ از آدم تا ابراهيم و خاتم و درگيرى مدام ايمان است با كفر و نفاق.
هر يك از اعمال حج و مكانهاى مقدس؛ از حرم، ميقات، مكه، كعبه، سعى، عرفات، مشعر، منا و. . . با انسان سخن مىگويند و حاجى را به انديشه وا مىدارند و آگاهىهاى لازم را به او انتقال مىدهند و سر انجام سبب بينش توحيدى، كه اساس همۀ مسائل است مىگردند.
از سوى ديگر، در حج آموزش عملىِ فرهنگِ برابرى، مساوات، اخوت، تعاون و طرد هر گونه تفرّق و نفاق داده مىشود؛ يعنى به حاجى مىآموزند كه علىرغم تفاوتهايشان در رنگ و پوست و نژاد و زبان و مقام و ثروت، همه در نزد خداوند مساوى هستند. خطبههاى پيامبرخدا صلى الله عليه و آله در حَجّة الوداع شاهد روشن و واضح بر اين مدعاست كه فرمود: از نظر اسلام همۀ مردم با همه برابرند؛ عرب بر عجم و عجم بر عرب، هيچ فضيلتى ندارد، جز به تقوى. . .
مسلمان برادر مسلمان است. 2و در يك كلمه، بزرگترين و مهمترين فرهنگى كه در ايام حج به حاجى منتقل مىگردد، فرهنگ توحيد خالص ابراهيمى - محمدى است.
آياتى كه بُعد فرهنگى حج از آن استفاده و برداشت، مىشود عبارتاند از:
جَعَلَ اللّٰهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرٰامَ قِيٰاماً لِلنّٰاسِ. . . ؛ «خداوند كعبه را، كه خانۀ محترم است، وسيلهاى براى سامان بخشيدن به كار مردم قرار داد. . .» 3وَ أَذِّنْ فِي النّٰاسِ بِالْحَجِّ. . . * لِيَشْهَدُوا مَنٰافِعَ لَهُمْ. . . ؛ «اى ابراهيم در ميان مردم اعلان عمومى براى حج كن تا پياده و سوار بر مركبهاى لاغر از هر راه دور، قصد خانۀ خدا كنند تا شاهد منافع گوناگون خويش در اين برنامۀ حياتبخش باشند.» 4دقت دراطلاق دو كلمۀ «قيام» و «منافع» باعث رهنمون شدن بهمطلب وسيع و گستردهاى مىگردد كه قوام و حيات جامعۀ بشرى و تأمين هر نوع منافع انسانها در گرو تحقّق مراسم با شكوه حج است. چه چيزى بالاتر و مهمتر از فرهنگ جامعه، كه قوام و حيات جامعه در گرو فرهنگ آن جامعه است. چه منافعى عزيزتر و با ارزشتر از منافع فرهنگى - عقيدتى! بلكه آن منافعى كه اساساً با اين فريضۀ الهى و امكنۀ مقدس تناسب دارد، كه همان ايمان و ارزشهاى الهى است. شاهد قوى و گوياى آن اين است كه بُعد فرهنگى در جوامع روايى به عنوان يكى