83از روشهاى مسالمتآميز و دعوت به اصول مشترك است. خداى متعال در قرآن مىفرمايد:
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هنگامى كه در راه خدا گام بر مىداريد (و به سفرى براى جهاد مىرويد) تحقيق كنيد و به كسى كه اظهار صلح و اسلام مىكند نگوييد مسلمان نيستى، به خاطر اينكه سرمايۀ ناپايدار دنيا (و غنايمى) به دست آوردهاى؛ زيرا غنيمتهاى بزرگى در نزد خدا (براى شما) است. . .» 1در اسلام تنها جنگى مشروع است كه براى كسب آزادى، جلوگيرى از نقض پيمان، از ميان بردن موانع دعوت منطقى به اسلام و گرايش به آن كسانى كه مىخواهند به آيين حق بگروند ولى به وسيله قدرتها محدود شدهاند. 2بنابراين، نامههايى كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به عنوان دعوت به اسلام به اميران، سلاطين، رؤساى قبايل و شخصيتهاى برجستۀ معنوى و سياسى نوشته است؛ از شيوۀ مسالمتآميز دعوت او حكايت مىكند.
حدود 185 نامه، از متون نامههاى پيامبر را، كه براى تبليغ و دعوت به اسلام و يا به عنوان «ميثاق و پيمان» نوشته است، در دست داريم. 3ب) پيمانهاى صلح پيامبر صلى الله عليه و آله
سيرۀ پيامبر صلى الله عليه و آله، بر انكار مليتها و عدم استقلال داخلى آنان استوار نبوده است و با وجود جهانى بودن آيين اسلام، موجوديت قبايل، ملتها و اديان ديگر؛ چه در قلمرو حكومت اسلامى و چه خارج از آن، محفوظ بوده است.
يكى از دلايل سيرۀ فوق، نامههايى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله براى گروهى از سران و زمامداران نوشت و از اين طريق موجوديت آنان را به رسميت شناخت. دليل ديگر، پيمان نامههاى بسيارى است كه در دوران حكومت پيامبر صلى الله عليه و آله و بعد از وفات آن حضرت با ملتهاى مختلف امضا شده است و در تمامى موارد تا هنگامى كه ملتهاى غير مسلمان به پيمان خود وفادار بودهاند، دولت اسلامى نيز پيمان صلح را نقض مىكرده است؛ زيرا نقض پيمان از ديدگاه اسلام، گناهى بزرگ و غير قابل گذشت است. 4«در انديشۀ سياسى اسلام، صلح و همزيستى به عنوان اساسىترين اصل در مناسبات بينالمللى منظور گرديده و به همين دليل در حقوق اسلامى بهرهبردارى از فرصتهاى مناسب براى تحكيم و برقرارى شرايط و پيمانهاى صلح در روابط خارجى