29در ماههاى حج تنها بهقصد حج خالص مُحرم شده و تا روز عيد قربان - كه قربانى و حلق يا تقصير صورت مىگرفت - در حالت احرام باقى مىماندند. نيز براى انجام مناسك عمره در ماههاى ديگر، به خصوص ماه رجب، عازم زيارت خانۀ خدا مىشدند و بهعنوان يك رسم معتقد بودند كه وقتى زخم پشت مركب سوارى حج بهبود يافت و بر آن كرك روييد و ماه صفر فرا رسيد، انجام عمره جايز مىگردد. 1اما اين گونه انجام مناسك عمره در عمل از دو ناحيه مشكلاتى براى زائران خانه خدا بهوجود مىآورد كه عبارتاند از:
1. تعدد سفرهاى زيارتى به مكه؛ به اين معنى كه طالبان حج و عمره، براى انجام اين عبادات، سفرهاى متعددى داشته باشند؛ از جمله در ماههاى حج، بهقصد «حج» و در ماههاى ديگر بهخصوص ماه رجب، بهقصد «عمره» ، بار سفر بهسوى مكه ببندند و طبعاً اين كار چه از جهت صرف هزينه و چه از جهت دورى و ناامنى راهها، براى بسيارى از زائران مشقّاتى دربرداشت. توسعۀ تدريجى سرزمينهاى اسلامى و زياد شدن روزبهروز تعداد مسلمانان، به حجم مشكلات اضافه مىكرد و در نتيجه ممكن بود به تعطيل شدن عمره بينجامد، حال آنكه از برخى روايات بهدست مىآيد انجام حج و عمره هر دو مدّ نظر خداى تبارك و تعالى بوده و در نتيجه بر مسلمانان واجب شده است. 22. باقى ماندن ايام طولانى در حال احرام؛ مىدانيم كه پس از حضور حجگزار در يكى از ميقاتها و پوشيدن لباس احرام و گفتن لبيك (بهويژه بهقصد حجّ خالص) 24 چيز بر او حرام مىگردد. از اين زمان بر حاجى است كه محرّمات احرام را رعايت كند تا روز عيد قربان، كه پس از قربانى و حلق يا تقصير جواز خروج از احرام پيدا كند. يقيناً حفظ وضعيت احرام در ايامى طولانى، مشكلات فراوانى براى حجگزار بهوجود مىآورد كه تحمّل آن دشوار و چهبسا در شرايطى موجب فساد حج يا توأم با كفارات سنگين مىگردد. اما با تشريع عمرۀ تمتع و خروج از لباس احرام تا روز ترويه، اين مشكلات به كمترين حد خود مىرسد وحاجى با آسايش بهتر آمادۀ برگزارى مناسك حج مىشود، ضمن آنكه چنانكه گذشت طى يك سفر از ثواب و فضيلت دو عبادت شرعى؛ يعنى «حج» و «عمره» بهرهمند مىگردد و اين مهمترين فلسفۀ تشريع «عمرۀ تمتع» بهشمار مىرود.
امام رضا عليه السلام در همين خصوص مىفرمايد: «مردم به انجام عمرۀ تمتّع مأمور شدند تا تخفيف و رخصتى از جانب پروردگارشان باشد و نيز مناسك مردم در زمان احرام آنان سالم